پایگاه اطلاع رسانی عصرجهان/محسن بابادی-آنالیزور و تحلیلگر فوتبال
نحوه ی تماشای 1 مسابقه ورزشی چندین حالت دارد که اگر بخواهم آن را به 6 قسمت اصلی دسته بندی نمایم ، شامل موارد ذیل میباشد :
 1 . با دیدگاه کاملا تفریحی ، صرفا جهت سرگرمی و لذت بردن ، بدون توجه به مسائل فنی ( عمدتا تماشاگران عادی و معمولی چنین هستند .  )
2 . با دیدگاه لذت و سرگرمی و تا حدودی در نظر گرفتن مسائل فنی ( غالبا تماشاگران همیشگی ، پروپاقرص و پیگیر فوتبال ، لیدرها ، مدیران باشگاه در این دسته جای میگیرند . )
3 . با دیدگاهی با درصد بالایی از لذت و بر انگیختگی ، همراه با در نظر گرفتن مسائل فنی خاص و از زاویه نگرشی متفاوت با موارد فوق الذکر ( بازیکنان حاضر در مسابقه و حتی مربی بدنساز و مربی دروازبان را میتوان در این گروه قرار داد . )
4 . با دیدگاهی با لذت متوسط و البته کنترل شده ، کمی جدیت و حس مسولیت پذیری بیشتر و تحلیل بازی در دقایق مختلف و شرایط متغیر بازی ( معمولا گزارشگر بازی ، مربی ، سرمربی ، کارشناسان معمولی ، خبرنگاران و نویسندگان ورزشی در این پکیج قرار میگیرند . )
5 . با دیدگاهی بدون جنبه لذت و سرگرمی یا نهایتا لذت بردن از مسائل فنی و توجه به روی نکات کوچینگ ( مربی ، سرمربی ، تحلیلگران ، آنالیزورهای معمولی و کارشناسان فوتبال در این گروه قرار دارند . )
6 . با دیدگاهی کاملا جدی ، تماما فنی و تحلیلی ، غرق شدن در مسائل آنالیز و دیدگاهی شطرنج گونه ( که مربیان و سرمربیان حرفه ای ، آنالیزورهای متخصص و تحلیگران و مفسران زبده در این دسته هستند . )

این نگرش ها ، عمومی ترین حالات ممکن برای نحوه تماشای  1 مسابقه ورزشی است . هر چه از شماره 1 به سمت شماره 6 حرکت کنیم ، ضمن کاهش دیدگاه سرگرمی و لذت گونه ، بر جدیت و دیدگاه فنی افزوده شده و کار بصورت تخصصی تری دنبال میشود . البته ممکن است 1 تماشاگر معمولی ولی مستعد ، بتواند تا شماره 5 نیز پیشروی نماید ، ولی شماره 6 حاصل علم آموزی ، دانش فراوان ، استعداد و نبوغی خاص ، ریاضت های بی شمار به همراه استفاده از نرم افزارهای پیشرفته ای است که شرایط خاص خود را میطلبد و بسیار تخصصی و سطح بالا است و هر کسی براحتی نمی تواند در این دسته قرار بگیرد .
ممکن است بتوان بسیاری از مربیان را در حیطه شماره 4 و 5 جای داد ، اما کمتر مربیانی هستند که می توانند در حیطه شماره 6 جای گرفته و تعداد آنان در دنیای ورزش بسیار محدود است .

بخوبی میدانم سوالی که ذهن شما را مشغول کرده چیست !! این است که 1 آنالیزور با چه دیدگاهی به 1 مسابقه فوتبال می نگرد ؟ درست حدس زدم ؟ 1 آنالیزور برخلاف 1 مربی که عمدتا در دسته  4 و 5 جای میگیرد ، بعلت تمرکز بیشتر بروی مسائل فنی و عدم درگیری با سایر شرایط مسابقه که سرمربی درگیر آن است ، عمدتا میبایست در دسته 5 و خصوصا دسته 6 قرار بگیرد تا بتواند با تحلیل و آنالیز دقیق 1 مسابقه ورزشی ، همه چیز آن را با دلیل و مدرک ( بصورت عدد و رقم و حتی نمودار های ذهنی ) به 1 مربی حین یا بعد مسابقه تحویل دهد . ((( 1 آنالیزور میبایست قدرت پردازش ذهنی بالایی داشته باشد . ))) آنالیزور در روی کره خاکی ، تنها کسی است که حین مسابقه ورزشی ، از تماشای آن رقابت کمترین لذت را میبرد . زیرا ذهنش درگیر مسائل دیگری است . اصلا بهتر است اینگونه بگویم : دیدگاه و نگرش 1 آنالیزور نسبت به تماشای 1 مسابقه ورزشی به مرور زمان کاملا تغییر میکند و نمیتواند لذت زیادی از دیدن 1 بازی ببرد و اوج لذتش کشف نکات ریز فنی ، علمی و تفکرات شطرنج گونه مربیان میباشد .

آنچه لازم است بدانید ، این است که آنالیزوری تا حدود زیادی به هوش ، ذکاوت و استعداد فرد بستگی دارد و آنچه این استعداد را شکوفا میکند ، علوم اکتسابی است . البته آنالیزورهای زیادی هستند که ذاتا آنالیزور یا تحلیلگر نبوده و نیستند ، ولی بعلت علاقه فراوان و با یادگیری اصول و فنون آنالیز ، سعی در حضور در این عرصه را دارند که البته درصد موفقیتشان از دسته اول کمتر است زیرا آن چاشنی لازم ، خلاقیت و نبوغ ذاتی را برای این پروسه نداشته و در قسمت ارائه راهکار و پیش بینی کمی دچار شک و تردید میشوند .
دسته ای دیگر از آنالیزورها هستند که نه استعداد کافی دارند ، نه علاقه زیادی به این کار دارند و صرفا بعلت مسائل مالی ، کنجکاوی یا علاقه و انگیزه های محدود خویش این دانش را کسب نموده و وارد این عرصه شده اند . درصد موفقیت آنان از دو دسته قبلی بسیار کمتر است و اکثر آنالیزها و تحلیل های آنان چندان دقیق و نزدیک به واقعیت نیست و فقط تا حدودی موفقند .
طبق تحقیقاتی که سالهای پیش انجام داده ام ، موفقیت دسته اول بین 90 % تا 100% است . زیرا با دیدن بازی ، دقیقا میدانند که تا به اینجای کار چه اتفاقاتی افتاده و قرار است چه مسائل دیگری رخ دهد . لذا کوتاهترین و دقیقترین تصمیمات  را اتخاذ میکنند . ( دید کاملا واضح و شفافی نسبت به بازی دارند و همزمان دارای (( دیدگاه ماکروسکوپی و میکروسکوپی )) قوی هستند )
دسته دوم بین 70% تا 90 % موفقند و هیچگاه همانند دسته اول به 100% موفقیت نمیرسند . زیرا تا حدود زیادی میدانند تا به اینجای بازی چه اتفاقاتی افتاده ولی بطور دقیق نمیتوانند پیش بینی کنند که قرار است در ادامه چه اتفاقاتی رخ دهد ، لذا نسبت به دقایق آتی و ارائه راهکارهای لازم کمی مردد و سردرگم هستند و راهکاهای متفاوتی پیشنهاد میدهند . ( دیدگاه کاملا واضح و شفافی نسبت به آن مسابقه ندارند و دیدگاه ماکروسکوپی عالی همانند دسته اول ندارند و در دیدگاه میکروسکوپی نیز در سطح پایینتری از دسته اول قرار دارند )

اما دسته سوم درصد موفقیتشان بین 50 % تا 70 % است . نه بطور دقیق میدانند که تا به اینجای بازی چه اتفاقاتی افتاده و نه میتوانند تمام زوایا و ابعاد کار را ببینند ، نکات ریز بسیاری از دیدشان پنهان میماند و در مورد ادامه کار بسیار مردد هستند . ( نمی توانند تصویر واضح و شفافی از مسابقه در ذهن خویش مجسم نمایند . از لحاظ دیدگاه ماکروسکوپی از دسته دوم ضعیف ترند و در نگرش میکروسکوپی نیز در سطحی به مراتب پایین تر از دسته دوم قرار دارند . )
لذا میبایست هر شخصی که به آنالیزوری علاقمند است ، بداند که در کدام دسته قرار میگیرد . توصیه بنده این است که اگر در (( دسته اول و دوم )) قرار می گیرید این حرفه را دنبال نمایید ، در غیر اینصورت اگر در دسته سوم قرار دارید ، سعی نمایید این دانش را در گوشه دیگری از دنیای فوتبال همچون تحلیل قبل یا بعد از مسابقات یا پیدا نمودن تمریناتی جهت برطرف نمودن  اشکالات تاکتیکی و یا تغییر سیستم بازی و سایر مسائل دیگر بکار گیری نمایید و وقت خویش را بعنوان آنالیزور هدر ندهد .
لازم به ذکر است آنالیزور های دسته سوم بهیچوجه برای آنالیز حین مسابقه مناسب نیستند . اما در مقابل ؛ دسته دوم برای آنالیز حین مسابقه مناسب ترند اما در سطوح حرفه ای با مشکل مواجه میشوند .
آنالیزورهای دسته اول نیز ، در هر سطحی از مسابقات باشگاهی و ملی ، در هر کشوری با هر کیفیت لیگ و سبک فوتبالی موفق اند و میبایست این گونه آنالیزورها را شناسایی و از انها استفاده نمود .
نویسنده: محسن بابادی-محسن بابادی-آنالیزور و تحلیلگر فوتبال