نظرسنجی فضای مجازی و بررسی دادهها روی کاغذ، شانس چندانی برای رقبای رئیس جمهور فعلی نشان نمیدهد. لیکن نارسایی پوشش و عدم اعتماد به فضای مجازی و جابهجایی آرای خاکستری در روزهای پایانی و لزوم توجه بیشتر به تحلیل انتخابات، از اهداف این مقاله است.
عصرجهان/سید حمید تقویفر
نظرسنجی فضای مجازی و بررسی دادهها روی کاغذ، شانس چندانی برای رقبای رئیس جمهور فعلی نشان نمیدهد. لیکن نارسایی پوشش و عدم اعتماد به فضای مجازی و جابهجایی آرای خاکستری در روزهای پایانی و لزوم توجه بیشتر به تحلیل انتخابات، از اهداف این مقاله است.
الف) امیدهای محافظهکاران در انتخابات؛
1-آرای دوره گذشته روحانی بسیار شکننده و با تفاوت کمتر از یک درصد بودهاست، بنابراین آنها را امیدوار نگه داشته که با کمی جدیت میتوان انتخابات را به دور دوم کشید و از کسب بیش از 50درصد آرا در دوره اول جلوگیری کنند. امر مهمی که باعث سرشکستگی دولت و ناامیدی بدنه جامعه در دوره دوم خواهد بود. آنها میدانند که پیروزی آنها در دور اول محال است.
2-بخشی از طبقه متوسط جدید و تحصیلکردگان تحولخواه که دور اول به خاطر فضای متشنج کشور و سوءمدیریت اجرایی و خطرات ناشی از تحولات جهانی احساس خطر کرده و رای دادهبودند، در این دوره آن خطرات را آنقدر بزرگ نمیدانند. بنابراین بخشی از آرای روحانی ریزش خواهد داشت.
3-رئیس جمهوری در این دوره در موضع دفاعی قرار دارد و میبایست از دوره چهارساله گذشتهاش دفاع کند و رایدهندگان خاکستری معمولاً به انتقاد از وضع موجود گرایش بیشتری دارند و پارهای از آرای روحانی بدین ترتیب نیز نه تنها ریزش کرده بلکه به اردوگاه مخالف دولت میرود.
4-تهیدستان و فرودستان معنی و مفهوم ثبات اقتصاد کلان دولت روحانی را – که انصافاً با پارهای از ملاحظات قابل دفاع است – درک نمیکنند. در نتیجه از تبلیغات دولت در کنترل تورم و برداشت این طبقات از عدم توانایی داشتن زندگی آبرومندانه، حالت عصبی در آنها ایجاد کرده و آرای آنها را به سمت مخالفان دولت روحانی هدایت کرده و هنگامی که بدانیم حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ به مرز 35درصد رسیده است، موضوع فوق اهمیت بیشتری خواهد داشت.
5-برخی از متفکران و عقلای جامعه ممکن است به این نتیجه رسیده باشند که حل و فصل مناقشات بینالمللی و بهخصوص برجام برای نظام سیاست کلی و تعیینشدهای است و کلیت آن مورد تایید همه سطوح نظام است، ولی محافظهکاران نمیخواهند این مهم بهدست دیگران عملی شود. برخی معتقدند چنانچه خود محافظهکاران روی کار بیایند آنان نیز برجام را ادامه میدهند و مخالفان آنان نیز با این رویکرد موافقند پس به منظور سرعت بخشیدن و عدم کارشکنی بهتر است آنها خود به قدرت برسند و این مهم را عملی سازند، زیرا که در دنیا سیاست اینکه چه کاری لازم است مهم نیست، اینکه کار لازم را چه کسی انجام میدهد، مهمتر است.
6-در صورتیکه بتوان انتخابات را به دور دوم کشانید، بخش اعظمی از آرای آقای روحانی و شرکت کنندگان در انتخابات شوراها ریزش کرده و امیدواری اردوگاه محافظهکاران با پیروزی با حداقل آراء بیشتر میشود.
7-تطمیع تهیدستان و روستائیان از طریق وعدههای شعاری انتخابات و کسب آراء شهرهای کوچک و روستاییان فرصت بالقوهای است که میتوان از آن استفاده برد. امکانات محافظهکاران در شهرهای کوچک و روستاها بسیار بیشتر است و تقریباً کلیه مراکز و نهادهایی که با آن اقشار و ساکنان سر و کار دارند در اختیار محافظهکاران است و در انتخابات گذشته همواره پایگاه آنان بوده است. 8-با وجود تغییرات فراوان در بستر جامعه هنوز هم بخش قابل توجهی از مردم سنتی و مذهبی را میتوان با تمرکز به ایده انقلابیگری و مخالفت با دیپلماسی در صحنه بینالمللی و همچنین مخالفت با مباحث فرهنگی و اجتماعی در صحنه داخلی علیه دولت بسیج کرد.
ب) امیدها در اردوگاه رئیس جمهوری فعلی نیز کم نیستند، از جمله؛
1-طبقه متوسط جدید و آرای خاکستری کمتر شرکت کننده در انتخابات 92 و مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان نشان دادهاند که امید آنها به تغییر و اصلاح از طریق صندوق رای افزایش یافته و هنوز این امید زنده و به قوت خود باقی است و انگیزهای برای شرکت در انتخابات است. هر چقدر تعداد آرای بالاتر باشد، امکان انتخاب روحانی بیشتر است.
2-مباحث هستهای هنوز کاملا حل نشده، حضور ترامپ در امریکا و فضای منطقه خاورمیانه، طبقه متوسط جدید را وادار میکند که راه ناتمام را با انتخاب مجدد روحانی به اتمام رسانند. آنها نگرانند که مبادا محافظهکاران تحت تاثیر بدنه تندرو خود هیزمبیارآتش معرکه جدیدی شوند. بنابراین میآیند و به روحانی رای میدهند.
3-بخشی از عقلای جناح راست و سیاستمداران میانهرو، آنها ثبات سیاسی و سیاست کلان اقتصادی روحانی و دوری وی از تشنج را پسندیدهاند. سران آنها و بخشی از بدنه اجتماعی این جناح، به روحانی رای میدهند. این عده در واقع از کل آمار قبلی محافظهکاران کاسته و به اردوگاه دولت فعلی اضافه میشوند که موضوعی بسیار با اهمیت است.
4-چنته محافظهکاران خالی و استدلال آنها ضعیف است، تکرار شعارهای پوپولیستی سالهای84 تا 92 این بار قهرمانی به دنبال نخواهد داشت و هر روش یک بار در تاریخ قهرمانانه است.
5-در دو دهه گذشته مرگ از تعداد جامعه سنتی ایران کاسته و زاد و ولد به طبقه متوسط جدید اضافه کرده است و فضای کنونی با دو دهه قبل کاملاً متفاوت است. اکنون در هر خانواده حداقل یک دانشجو وجود دارد که میتوان از طریق آنها آرای والدینشان را جذب کرد.
6-بدنامی سیاستمداران و خطاهای مدیریتی سالهای84 تا 92 و اینهمانی مردم درباره محافظهکاران به دلیل حضور چهرههای نزدیک به دولت قبل در این اردوگاه و الکن بودن زبان همراهان و موافقان دولت نهم و دهم در مجاب کردن مردم، بهترین دلیل دیگر رای دادن به روحانی است.
7-کاربران فضای مجازی بیشتر از طبقه متوسط جدید تشکیل شدهاند و فضای کنونی و امکانات آن نسبت به چهار سال پیش بسیار مناسبتر است. بنابراین با صرف هزینه بسیار کم میتوان آرای بیشتری را جذب کرد.
8-شهرهای بزرگ و مراکز استانها در انتخابات مجلس نشان دادهاند که گرایش آنها به سمت تیم دولت کنونی است. اصلاحطلبان از هر طیفی که باشند مصلحت را در ادامه کار میدانند. بنابراین در شهرهای بزرگ، دولت فعلی با مشکل چندانی مواجه نیست. تیم انتخاباتی روحانی میبایست توجه و فعالیت خود را بر شهرهای کوچک و روستاها متمرکز کند.
9-اقلیتهای دینی و نژادی معمولاً از هژمونی و ادبیات محافظهکاران رنجیده خاطرند. از آن طرف با استقرار دولت روحانی و انتصاب دستیار ویژه از سوی رئیس جمهور برای امور اقلیتها توجه ویژهای به این بخش از کشور شده است، بنابر این انتظار میرود که آرای این گروه در صورت شرکت در انتخابات، به حساب رئیس دولت فعلی واریز شود/منبع-همدلی