اخبار عمومی
اعلام وصول 2
128637
تاریخ انتشار: 1396/04/17 01:44
یاداشت دریافتی از حبیب جهان آرا/
افلاطون، ارسطو، نیوتن، کانت، سنت آگوستین، لایت نیتس، اینیشتن و بسیاری از حوزه مسلمین مانند ملاصدرا، فخر رازی، علامه طباطبائی، علامه مطهری و حتی متکلمین قبل از آن به مقوله زمان پرداخته اند و هیچگاه به نقطه نظر و تفسیری واحدی دست نیافته اند

عصرجهان؛ حبیب جهان آرا- به نام پدیدآورنده زمان گذشته، حال و آینده، آنچه در این توالی متصور است در نزد ما انسانها یک تعریف کلی را در بر میگیرد و آن عبارت است از (زمان ) پس در حقیقت زمان چیست؟
آیا زمان وجود دارد؟
آیا زمان فقط تصورات ذهنی ما هست؟
آیا زمان نسبی هست یا اینکه مطلق هست؟
آیا زمان وجود خارجی دارد؟
و سوالات دیگری در این زمینه که چه بسا از پیدایش انسان دائما ذهن آدمهای ژرف اندیش را به خود مشغول کرده و در آینده  مشغول خواهد نمود
پرسشهایی که پاسخ دادن به آنها بسیار دشوار است و تاکنون هیچ یک از دانشمندان و فلاسفه قادر به تعریف و تبیین کافی از پرسشهای طرح شده نبوده اند
البته لازم به ذکر است که معدود کسانی به این ژرف اندیشی گام گذاشته و میگذارند زیرا در حقیقت فهم چنین دانشی بسیار دشواراست تا جایی که سنت آگوستین در پایان نازک اندیشی خود در این باره به عاجز بودن از تعریفی کافی اقرار نموده است
ضمنا یادآوری میشود که در طول تاریخ اشخاصی به این مقوله پرداخته اند و هیچگاه به نقطه نظر واحدی دست نیافته اند مانند: افلاطون، ارسطو، نیوتن، کانت، سنت آگوستین، لایت نیتس، اینیشتن و بسیاری از حوزه مسلمین مانند ملاصدرا، فخر رازی، علامه طباطبائی، علامه مطهری  و حتی متکلمین قبل از آن که با این وجود همه آنها در این زمینه به تفسیری واحد نرسیده اند و در قرآن مجید هم به زمان سوگند یاد شده است که مقصود از زمان بصورت واضح بیان نگردید
بنابراین در میان ورود کنندگان به این دانش چنین آرائی با شک و تردید عرضه شده است
1-زمان انتزاع ذهنی بشر است و واقعیت خارجی ندارد
2-زمان در نتیجه تغییر و تحول موجودات بعنوان یک فرآیند ذهنی به نظر میرسد
3-زمان یک امر نسبی هست و در حوزه صور فلکی اتفاق می افتد و واقعیت خارجی ندارد
4-زمان یک توهم است و حقیقت ندارد
5-زمان یک حقیقت انکار ناپذیر است و یکی از پدیده های آفرینش است
آری یکی از مهمترین راههای بررسی زمان کمک گرفتن از طبیعیات است و ازسوی دیگر توجه به واحد و کثیر بودن پدیده ها خواهد بود و واقعیات موجود در عالم امکان یا حرکت و سکون در عالم هستی به نوعی مقوله زمان را به ذهن متبادر میکند
واگر دقت شود حرکت در زمان روی می دهد و تا حرکت ایجاد نشود درک زمان غیر ممکن است و همه چیز در زمان است
هم سکون و هم جریان به عبارتی شاید زمان آغاز و پایانی نداشته باشد و چه بسا که زمان بستری برای وجود است و یا اینکه زمان نتیجه تقارن حادثه ای معین با حادثه ای نامعین است وشاید هم زمان  امری قراردادی هست و وجود خارجی ندارد
و اما باید بدانیم آنچه ما را به این وادی می کشاند برداشت ما از اتفاقات قابل لمس و درک در عرصه توانایی خویش است
شما دقت بفرمائید آنچه  بعنوان زمان و یا مراتب آن مورد جدل هست تا حدودی منحصر به صور فلکی خاصه گردش زمین بدور خورشید است و این اتفاق گردش دوران را ما بعنوان زمان باور میکنیم
پس به مقیاس این فرآیند مراتب گذشته و حال و آینده برای ما مسجل میشود
فردا چیست؟
سوالی بس دشوار است و هر کسی توانایی پاسخ به این پرسش را نیست و چه بسا اندک کسانی به این امر توجه نموده و توجه خواهند کرد
و غالب انسانها از توجه به این مسئله در غفلتند آیا شما خواننده گرامی گاهی شده است که به موضوع زمان و یا فردا، بصورت ژرف اندیشه کرده باشید؟ نمی دانم اما همین بس که فردا عبارتست از مفهومی نسبی به مقیاس آنچه در آن قرار داریم و یا به مقیاس آنچه از آن پشت سر گذاشته ایم  فردا را میتوان مرتبه ای از فرایند زمان تلقی کرد اما درک مقوله فردا فارغ از تشریح زمان بدون معنا خواهد بود
پس به مقیاس گذشته و حال میتوان فردا را متصور شد و گرنه در حقیقت فردایی وجود ندارد و همین طور گذشته را به واسطه  آنچه که در آن هستیم
در ذهن بخاطر می آوریم و گر نه گذشته به کجا رفت و در کجا بایگانی شده است  البته این تقریر هنوز هم بر فرض استوار است و با اطمینان کامل ادعا نمیشود آنچه بیان شد از صحت برخوردار باشد اما آنچه مهم است زمان حال است که از واقعیت و حقیقت برخوردار است و بعبارتی حد فاصل میان گذشته و آینده هست
اما این تعاریف منحصر به شرایطی هست که به مدرکات ما سنجیده میشود اما آیا آنچه خارج از صور فلکی هست مشمول زمان میشود که واقعا مبحثی بس دشوار است و در این مقوله فرصت شرح آن نیست همین بس که گویا زمان دالانی هست رو به جلو که تمام هستی در آن قرار دارد پس آیا زمان واقعیت خارجی دارد؟ در پاسخ باید گفت زمان تعریف روشنی ندارد زیرا تعریف از ماهیت وجودی هر چیزی ناشی از حد و اندازه آن چیز است که بتوان تصوری کافی از آن را متصور شد بر همین اساس تعریف از زمان یا همان ظرفیت های سه گانه بسی دشوار است زیرا درک مقوله زمان را ما به مقیاس شرایط هایی می سنجیم که یا در آن شرایط قرار داریم و یا بخشی از آن را پشت سر گذاشته ایم و یا به مقیاس گذر به آنچه در پیش رو داریم ملاک ها و مصادیق مورد نظر ما خواهد بود
در نتیجه تعریف از گذشته بجز به میزان اندوخته های در ذهن بشر امکانی از آن نیست و تعریف حال همان آنی هست که در آن بسر میبریم و به میزان یک نقطه سر خط است و فردا را که هیچ تعریف واضحی از آن نتوان ببار آورد. زیرا در حقیقت وجودی ندارد که بتوان تعریفی از آن مترتب شد. چه دشوار است درک نمودن چنین مقوله ای واقعا دشوار است دشوار
جهان آرا -حبیب

برچسب ها:
حبیب جهان آرا ؛

بیشتر بخوانید :


کانال تلگرام عصر جهان



ثبت نظر

نام*
ایمیل(اختیاری)
نظر*