عصرجهان؛ محسن بابادی- قصد دارم سوگنامه رستم و اسفندیار را از نو بنویسم. اما نه در قالب شاهنامه و مثنوی، بلکه این بار به شکل فوتبال و بررسی تاریخ تیمی که بسیار دردناک تر از داستان یاد شده است. تیمی که روزگاری نه چندان دور قهرمان آسیا بود. اما گویا قرار است در سال آتی برای عدم سقوط به لیگ استانی بجنگند. بله درست حدس زدید. منظورم تیم سبزپوش پاس است که طی سالیان اخیر با عنوان پاس همدان رفته رفته نحیف و نحیف تر شد و گویی اکنون زخم بستر گرفته که حتی توان برخاستن از جایش را ندارد.

اشتباه مهلک از جایی کلید خورد که برخی تیم های بزرگ پایتخت با تصمیمات غیر کارشناسی عده ای به شهرهای دیگر منتقل شدند. کار هر گروهی که بوده، دیگر وقت پرداختن به آن نیست. چرا که گذشته ها گذشته و جز آه و افسوس چیزی باقی نمانده است. اما صدحیف که تیم هایی همچون صبا، سایپا، پیکان و خصوصا پاس پرآوازه بدجوری لطمه خوردند.

امسال تیم پاس همدان از 8 بازی ابتدایی فصل در لیگ دسته دو تنها 6 امتیاز کسب نمود تا مسولین این تیم دست به دامان مربیان مطرح مهد فوتبال کشور به نام های مجید باقری نیا، امیر خلیفه اصل و علی بختیاری زاده شوند. این مربیان در بدو ورود، با تلاشی مضاعف تیمی که از نظر روحی و روانی به شدت دچار مشکل شده بود را احیا نموده و تنها طی 3 مسابقه ابتدای حضورشان 7 امتیاز ارزشمند کسب نمودند. دو تای آنها مقابل نفت امیدیه و خوشه طلایی ساوه بود که هم اکنون از مرحله گروهی صعود کرده و آماده رقابت با سایر رقبا جهت حضور در لیگ دسته یک می باشند.

اما در شرایطی که مسئولین همدان از تیمی که این گونه جان گرفت حمایت نکرده و مانع سنگ اندازی دست های پشت پرده در بیرون تیم که مخالف حضور این مربیان و متعاقبا نتیجه گیری تیم بودند نشدند، مگر کادر فنی چقدر می توانست موثر واقع شده و در مقابل بازیکنان ریش گروه بگذارد؟ تیمی که حتی برای دادن یک عدد میوه پس از تمرین یا مسابقه به بازیکنان دارای مشکل بود و از تهیه کرایه رفتن به شمال جهت مسابقه با تیم فومن عاجز بود و حتی برای اردو های شب های قبل از مسابقه کمترین امکانات خوابگاهی و پذیرایی را نداشت، چرا میبایست در لیگ دسته دوم باقی می ماند؟

مطمئنا اگر فرگوسن به کمک مورینیو، زیدان و گواردیولا هم در راس چنین تیم بی در و پیکری که هشتش گرو نهش بود قرار می گرفتند، این تیم سقوط می کرد. حتی معجزه نیز نمی توانست کم کاری مسولین استان همدان را جبران نموده و نجات بخش این تیم شود. مگر می شود چنین تیمی در چنین سطحی یک ماساژور نداشته باشد؟ بازیکنی که خانواده اش شب تا صبح را گرسنه سپری می کرد و درصد ناچیزی از قراردادش را گرفته بود و پول تو جیبی نداشت، چگونه نای دویدن و عمل به صحبت های کادر فنی کارکشته اش را داشت؟

بله مسولین غیر ورزشی شهر همدان با این تیم کاری کردند که اگر همین امروز منحلش کنند، حداقل آبروی مکتب پاس پیش از اینکه شاهد لیگ استانی شدنش باشیم حفظ خواهد شد. افرادی که طی این فصل به وضعیت تیم پوزخند می زدند، حال میبایست به حال پاس همدان خون گریه کنند و البته پاسخگوی پیشکسوتان پاس و مردم محترم همدان باشند. مسولین محترم استان همدان شما که می دانستید این کاره نیستید، چرا امتیاز این تیم را به شهر و استانی دیگر که شرایطش را داراست واگذار ننموده اید تا مانع تحقیر این باشگاه پرافتخار شوید؟ چرا به وعده های مالی خویش به موقع عمل نکردید؟
مگر تیمداری شوخی است؟
البته بیش از این صحبت کردن آب در هاون کوبیدن است. تنها می توان به امید روزی نشست که متولیان امر در استان همدان به خود بیایند و قبل از اینکه این تیم به لیگ استان همدان سقوط کند فکری به حالش کنند.