داوطلبانی که سَبد پولی و مالی نداشته باشند علی القاعده نمی توانند در انتخابات های آینده نامزد شوند پس نمی توان انتظار داشت شایسته سالاری در تشکیل نهادهای مدنی شکل بگیرد این روند خطر جدی از دست دادن اعتماد مردم به نهادهای مدنی را در پی خواهد داشت
عصرجهان؛ حمدالله مبشری با سابقه فرماندار و مدیرکل سیاسی و انتخابات نوشت: نظام جمهوری اسلامی ایران انتخابات های زیادی را تجربه کرد. معمولا انتخابات ها در ایران بر اساس اراده مردم شکل گرفت و تامین کننده آزادی و استقلال این کشور و مایه افتخار بود. اما مدتی است که انتخابات چالش های و مخاطراتی ایجاد کرده و در مواردی تهدیدات شکل گرفته است.
همه می دانیم که همواره مردمسالاری دینی و به تعبیری دموکراسی در سایه انتخابات ها شکل میگیرد. و برکاتی برای کشور و مردم داشته و از طرفی مردم با رای خود طَمع ورزی استکبار جهانی را مسدود و نقشه های آنها را خنثی نمودند.
اما باید اعتراف کنیم که از قبل سوء مدیریت ها و مسیرهایی انحرافی در امر انتخابات کُلی فرصت سوزی شد یا در مواردی فرصتها تبدیل با تهدید گردید.
هرچه عمر انتخابات ها طولانی تر شود چالش ها و مخاطرات در سایه انتخاب که روزگاری بزرگترین افتخارات کشور بود بیشتر می شود
هرچه جلوتر می رویم این پدیده مبارک چالش بر انگیزتر و بعضا اعتبار نظام را خدشه و موجب وهن مردم می گردد
قطعا خواننده گان با مرور این مطلب برداشته های متفاوتی ضمیمه ذهن خود دارند و هر کسی بر اساس حافظه تاریخی خود روی یکی از انتخابات ها تمرکز می کنند و قضاوت تلخی را تحلیل میکنند!! مردم حق دارند بر اساس پندارهای حافظه ذهنی خود به قضاوت بنشینند!! و ما از انتقاد مردم نباید نگران باشیم.
اما آنچه مهم است فَهم ما از این حرکت سَیال مردمی است که برآیند و معدل انتخابات در افکار عمومی و و در منظر جهانیان نقطه اوج نطام جمهوری اسلامی و مردم سالاری دینی بود.
اما
بعد از چهار دهه و در آستانه شروع دهه ی پنجم انقلاب اسلامی دلیلی وجود ندارد که نتوانیم با مطالعه و کارشناسی
چالش ها، کاستی ها، ضعف ها.... را تحلیل واقع بینانه داشته باشیم
لازم است در این پردازش مختصری به دست آوردهای منفی انتخاب و تاثیر آن در روند مدیریت کشور و حتی دیپلماسی جهانی داشته باشیم.
در همه انتخابات ها چهار گانه در ایران معمول بود که احزاب، گروها، افراد، و حتی قومیت ها در چهار چوب و دایره نظام با وعده های خدمتگذاری به مردم و... نقطه نظرات خود را ارایه می دادند و با همه شدت و ضعف ها نهادهای مدنی و دیگر قوا در مدیریت کشور و حاکمیت شکل می گرفت.
اما رویکردهای انتخابات در ریاست جمهوری یازدهم و به خصوصی انتخابات دوازدهم و از طرفی انتخابات مجلس دهم متفاوت از انتخاباتهای گذشته بود برای مثال در انتخابات مجلس دهم در خیلی از حوزه ها هزینه های بالای کاندیداتورها و بعضا ورود پول های کثیف در روند انتخابات توانست مسیر طبیعی انتخابات را متفاوت از ادوار گذشته رقم بزند!!! آن روند تصویر ذهنی منفی برای مردم و داوطلبان در انتخابات های آینده را ایجاد کرد!! به طوری که داوطلبانی که سَبد پولی و مالی نداشته باشند علی القاعده نمی توانند در انتخابات های آینده نامزد شوند پس نمی توان انتظار داشت شایسته سالاری در تشکیل نهادهای مدنی شکل بگیرد این روند خطر جدی از دست دادن اعتماد مردم به نهادهای مدنی را در پی خواهد داشت
و اما در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و به خصوص دوازده شعارهایی ساختار شکن برای داوطلبان تا جایی پیش رفت که خط قرمزهای نظام را در نوردید و دیوارهای مستور ترک برداشت
تا جایی که حیثیت و عملکرد نهادهای مدنی، وحتی نظامی و امنیتی و قضایی را در افکار عمومی هَجو کردند بزرگترین حقه ی تاریخی برای بدست آوردن رای مردم رَقم خورد با تلقین نرمش با کدخدا وعده های دست نیافتنی که در طول چهار دهه ی محقق نشد بود به خورد مردم و باعث خوش خیالی افکار عمومی گردید اینبار ایران در کَمند اهریمن تورانی گرفتار نشد
بلکه با وعده ها مثل خواص صفین تاریخ تکرار گردید تاجای که دیپلماسی جهانی تحت الشعاع قرار گرفت که امروز بعد از به گل نشستن آن وعدها ی انتخاباتی احزاب و گروهها و حتی شخصیتهایی مدنی و حکومتی در فضا سازی علیه همدیگر به تخریب می پردازند و مشکلات اقتصادی مردم، و اشتغال که دغدغه هر خانواده ایرانی است به ورطه فراموشی سپرده شد و در جنگ احزاب گم وگور گردید
در نهایت کاسه و کوزه ها بر سر مردم شکست و معلوم نیست در این نظام اسلامی مردم کجایی هِرم مسئولین و سیاسیون قرار دارند!
آیا سزاوار است مردمی که با دل بستن به اسلام و نظام اسلامی و ولایت فقیه روزگار خود را سپری کردند در بازی هایی سیاسی که یکی را خط سازش و دیگری خط تخریب نام نهادند را به بازی گرفت
ایا اصحاب قدرت و ثروت و همه احزاب سیاسی یادشان رفت که مردم با دل بستن به اسلام و انقلاب در صحنه هستند؟
چرا مسولین و احزاب سیاسی با بلاهت خود مردم را آلاخون بالاخون می کنند؟
امیدواریم مردم انقلابی و ولایت مدار با هوشیاری با درس عبرت از گذشته فارغ از بازیگران سیاسی که بر سفره انقلاب نشستند در آینده به تصمیم درست برسند و جلوی تراژدی های غم انگیز را بگیرند.
مطلبی که خوانید از سری یادداشت های مخاطبین است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید
لینک یاداشت پیشین نگارنده
فرماندار اسبق بهمئی دوباره دست به قلم شد
حمدالله مبشری نوشت: انسان شگفت زده در نهایت جَو زده، و دچار غفلت و همراه امواج، راه اکثریت که همان اعوجاج است را اختیار می کند!! چنانجه اکثریت در کربلا برای ذِبح حقیقت از هم سِبقت می گرفتند!! و بزرگترین تراژدی تاربخ را رقم زدند!!