عصرجهان؛سیدغفارفتحی دانشجوی دانشگاه پیام نور لنده با ارسال متن زیر به یادداشت "لنده در آتش رفتارهای پوپولیستی فرماندار می سوزد" واکنش نشان داد
آنچه در قرآن درباره قضاوت نکوهش شده، قضاوت زودهنگام و براساس حدس و گمان است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم».
اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید! از بسیارى از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان‌ها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچ‌یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبه‌‏پذیر و مهربان است!
حضرت علی(ع)نیزدر(نهج البلاغه حکمت۲۲۰)میفرمایند:قضاوتی که باظن وگمان باشدعادلانه نیست.
در ابتدا باید بگویم که قضاوت و نقد بجامحصول تجربه ی خوب و اما ازدست اعتبار و ارزش محصول قضاوت بدمیباشد، چرا که قضاوت انسان عاقل مبتنی بر تحقیق و دوراندیشی است،امروزه قضاوت و نقدهای منفعلانه سطحی اپیدمی هم شده چراکه منشا آن تنها ادراکات حسی و ظاهری میباشد و گاهی آنقدر بدون فکر و شناخت صورت میگیرند که آدم از شنیدشون کهیر میزنه، البته شاید چون انسان حب الذات هست نمیخواهد باور کند که آلوده شده، البته بدانند بهتان زنانی که پیشداوری های غلط در مورد اشخاص مشخص انجام میدهند مشخص نمیکند آنان چگونه ماهیتی دارند بل مشخص میکند که شما مرده خواران چقدر پرشتاب در راه حقارت شخصیتتان گام برمیدارید باشد که قضاوت ها برحسب امیال وعقده ها نباشد
برخود لازم دانستم به عنوان موذن جامعه بهتان های وارده در خصوص مرتبط کردن فرماندار برای به تنش کشاندن روز دانشجو روشنگری کنم:‌
خدمت شمامطالبه گر ترسوی بی نام و نشان عرض کنم سربازی که میترسد،جان و حیات خود  و دیگرسربازان را به خطر می اندازد، معمولا آدمهای ترسو و ناکارآمد خودشان را در دنیای صوفیانه قهرمان می بینند و اگر برخرد توانا بودید ترس برایتان نامفهوم می شد،مطالبه گر واقعی وقتی مطلبی را بیان میکند یعنی پاسداشت نیرو و زدودن وحشت را ارج می نهد، اگر شجاع بودید لابد به حقیقت نزدیک میشدید و بالعکس،بنظرم نقد شما شبیه علف هرزه ای است که هنوز فوایدش کشف نشده،
در خصوص روز قلم های تیزعرض کنم که بنده با تبعیت از رهنمودهای مقام معظم رهبری که میفرمایند: هیچ کس در قبال قانون مصونیت آهنین ندارد، به فکر دعوت نامه ای به آقای عدل هاشمی نماینده حوزه شهرستان های چهارگانه  در سایت های خبری افتادم و ایشان نیز دعوت ما را لبیک و حضور پیدا کردند،۱۹نقد بی تنش همراه با راهکاربیان کردم که به مذاق نماینده خوش نیامدند،همین جا این جمله را به ایشان میگویم، سردارهاشمی: وعده هایتان را مانند یک ساعت مچی در دستتان بگذارید نه برای این که کسی میزان فعلیت وعدهایتان را پرسش کند نه فقط برای این که اگر کسی از شما ساعت را پرسید به او بگویید ساعت در حوزه نمایندگی تان به چه وقتی است؟
بگذریم چرا انتهای حماقت بشر پایانی ندارد؟
مگر روز دانشجومتعلق به دانشجو نبوده و نیست؟
مگر برنامه ریزان و میزبانان این روز خود دانشجویان نبودند؟
مگرفرماندارنیزیکی ازمدعوین و میهمانان برنامه مثل بقیه ی مسئولین نبودند؟
مگر همین فرماندار بارها و بارها از طرف دانشجویان به شدیدترین شکل ممکن نقد نشد؟
چرا بیداری،هشیاری، و ماهیت دانشجو و دانشگاه را ابزار تخریب اهداف شومتان میکنید؟
چرا مطالبه گری دانشجویان را در روز اندیشه های نو بی خروجی میدانید؟ بدانید خروجی آن بیداری بود و نسیمی که از پنجره های بسته دانشگاه در حال وزش نسیم ملایمی است،
شما بی نام و نشان اگر دلسوز این شهرستان بودید انصاف را رعایت میکردید، بذری میکاشتید، آجر بر آجری میگذاشتید ولی بدانید آنچه را که فقط در ذهن کوته خود کاشته اید درو خواهید کرد،رگه هایی از افسردگی را درشمامیبینم، نگاه بدبینانه-آیه ی یاس خواندن- تمرکز بر مشکل-گشتن به دنبال حقیقت در بیابان-تعارض اخلاقی...
در پایان این دعا را میخوانم
پروردگارا:مرا از دست آنکس که حقیقت را نمیگوید مگربرای آنکه نیشی بزند رها کن و آنانی که باهمزه لمزه بودن میخواهند به عزت نفسی دست یابند اگر قابل هدایتندهدایت در غیراینصورت به اسفل سافلین رهنمون کن.
سید غفار فتحی
۱۳۹۷/۱۰/۳۰