عصرجهان؛ حمدالله مبشری-رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای دامت برکاته : من یه شهروند دون پایه زاگرس نشین از مریدان حصرتعالی هستم.
تمام سياستمداران عالم از نقش  و انتخاب ملتها سخن گفتند. اما معمولا مردم تابعی از حاکمیت هستند.( الناس علی دین ملوکهم)
نمونه تاریخی، لشکریان سی  یا هفتاد هزار نفری عمر سعد بود که در کربلا برای خدا در مقابل امام حسین( ع) شمشیر کشیدند! چرا که آنها را خواص امت،به امر جهاد درراه خدا فرا خوان زدند!
 و جنگ با حسین(ع)را جهاد در راه خدا می دانستند! ذکر این نکته ممکن تلقی عوامانه داشته باشد، ولی مورخین تاریخ اسلام آنگونه نقل کردند. فلذا علی القاعده مردم خود به خود(عام) در انتخاب به خطا نمی روند؛ بلکه خواص و مجموعه ی عظیمی از مدیران، در حاکمیت؛ بانی انحراف و کژی در انتخاب ملتها هستند! درست است که همه انسانها مکلف به تکلیف هستند، اما سازو کارهای حکومتی در حرکت جامعه اثر گذار و اولویت اصلی خدمت به مردم است.پس حاکمیت باید با سازوکارهای درست، ساختار فعلی را اصلاح و فاصله مسولین و مردم را بردارد،یا کم کند تا از شرایط خاص فعلی خارج شود. نکاتی را کوتاه به عرض حضرتعالی میرسانم .
شورای نگهبان در طی چهل سال گذشته هجمه های فراوانی را تجربه کرد،ولی با وجود موضع سخت منتقدین علیه آنها، نشانه های فراوانی وجود داردکه درانتخاب و گزینش افراد برای  منصب ها؛ متفاوت عمل کردند! وعلی رغم آنکه تفسیر قانون اساسی به عهده آن بزرگواران میباشد؛ ولی تا کنون مجلسی بر آمده از اراده واقعی مردم و در مسیر ولایت و در طراز جمهوری اسلامی  شکل نگرفت! قلیل نمایندگانی که مردمی بودند به هر دلیل درخششی نداشتند!!دلیل آن هم معلوم است.چرا که  امروز هرچه ملت میکشد از عملکرد مجلسی است که بیشترفرمایشی و وکیل الدوله ای عمل کردند!
امروز در فضای مجازی درست یا غلط، راست یا دروغ،تصویر دوبزرگوار از اصحاب انقلاب(آیات بزرگوار  یزدی -مصباح)به حالت ویلچر نشین جهت ثبت نام خبرگان... دست به دست در بین جوانان این کشور میچرخد، الزام این بزرگواران چه بود؟!در زندگی نامه برخی از بزرگان انقلاب مانند شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی خواندیم که بیست شش سالگی به درجه اجتهاد رسیدند و به پنج زبان زنده دنیا مسلط بود، آیا این دو بزرگوار بعد از هشتاد و چند سال سن و چهل یک سال جمهوری اسلامی یکنفر شاگرد مطمئن تربیت نکردند که امروز تلاش آنها را جبران و زحمت آنها را کم کند؟!! چرا اینگونه؟
مجلس شورای اسلامی آنطوری که قانون اجازه داد هفتاد و چند ساله های تکراری عرصه را بر جوانان و فرهیخته گان در امر ثبت نام تنگ کردند.
(البته تنگ نمودن عرصه از طرف این پیران خسته تنها دلیل عدم حضورجوانان نیست) بلکه رانت حاکمیتی انها است که در طی چهل سال گذشته مزید بر همه موانع؛ عامل مهمی شد که جوانان مظلوم، فاقد این نعمت حاکمیتی و توان رقابت نداشته باشند.در نتیجه: جوانان امکان حضور و شرایط مساوی  را ندارند! و ناامید از حضور و پیروزی هستند!
عدم برخورد قانونی با متخلفین اعم از نمایندگان مجلس،رییس جمهور، وزرا، نیروهای قضای،بنگاهداران اقتصادی، حوزوی، یا از سر مصلحت(فراتر از قانون) و یا خلاء قانونی؟! خود جای سوال است؟! ودهها موضوع پیچیده اقتصادی، دیپلماسی،چند طابعیتیها، آقا،وآقا زاده ها و...
اینها دردهای امروز جامعه ایران است که در طول چند دهه بر این مملکت و مردم سایه افکند و اعتماد عمومی را کم رنگ نمود.
میانگین سنی دولتهای پس از انقلاب از 35 سال رسیده به 58 سال یعنی نزدیک به دو برابر شد.و میانگین سن جمعیتی ایران در سر شماری  95 رسیده به 31 سال این جایی نگرانی است؛ چرامیانگین سن مدیران دو برابر میانگین سن جمعیت کشور باشد!!بایک حساب سرانگشتی میتوان ادعا کرد که در همه سطوح خرد وکلان این روند شبیه به هم است؛درنتیجه عدم چرخش مدیریتها باعث شد،نسل دوم وسوم انقلاب عملا از تجربه وچرخه ی مدیریتی کشور خارج شوند!!متاسفانه در کشور ماجانشین و شاگردپروری دراولویت برنامه ها قرار نگرفت وبه هر دلیل مورد غفلت واقع شد. مثل اینکه قراراست انقلاب با نسل اولیها اداره شود و با پایان عمر مبارکشان منقرض شود!!
پس انباشت تجربه ها کی باید منتقل شود؟همه مطلع هستیم که امام خمینی( ره که درود خدا و فرشته گان الهی بر آن  مرد دوران) در دهه اول انقلاب شخصا دستور بازنگری قانون اساسی را صادر فرمود،اما با وجود برخی ایرادات شکلی و ماهوی به قانون اساسی وخلاء مواردی خاص از آن دوران تا کنون با توجه به اقتضای زمان به صورت کارشناسی به رفع و درج موارد خاص درقانون اساسی اقدامی نشد.
نمایندگان ادوار مجلس هم گرفتار حاشیه ها و فرصت چنین مهمی را پیدا نکردند!(هرچند مباحث کلان فانون اساسی نیاز به رفراندم و رای ملت دارد)بنابر این من به عنوان یک شهروند حق مطالبه گری دارم، که خواهش کنم بعد از گذشت بیش از سه دهه رهبری حضرتعالی دستورفرمایید قانون اساسی بازنگری شود.
شاید با توجه به مشکلات پیش رو ودقت در قانونگذار جدید بخشی از مشکلات کشور که بوسیله  مدیریتها ایجاد شد برطرف گردد.لازم به ذکر است که این ضرورت در گام دوم انقلاب امری اجتناب ناپذیر و ممکن برخی از گره های کور فعلی را بر طرف کند.ذهن تیز بین جوانان این آب و خاک و تربیت شدگان نظام وانقلاب ناظر بر تاریخ چهل سال گذشته است؛ و آنها میدانند فی الحال میانگین سن مدیریت به نسبت اول انقلاب نزدیک به دو برابر شد.
این موضوع در ذهن دانشگاهیان فرهیخته و طلاب جوان حوزوی تشکیک ایجاد کرد! وعمیقا نگرانند. باید موارد خلاء قانونی برطرف وزمینه ی حضور هزاران جوان خلاق در امر مدیریت کشود فراهم گردد. بلاشک رمز پویای و نشاط اجتماعی در گام دوم انقلاب اصلاح قانون اساسی وتغییر برخی ملاکهادر گزینش منصب ها است.
به یقین تا این اراده ایجاد نشود پیران خسته که در سطح کلان بعضا سهم خواهی از انقلاب داشته ودارند، افسار قدرت وحلاوت آنرا به نسل بعد از خود واگذار نمیکنند، امیدوارم آن پدر پیر و هدایتگر ملت از انشاء این حقیر تکدر خاطر پیدا نکنند. توفیق خدمت به اسلام و نعمت سلامتی از خدای بزرگ برایتان مسیلت دارم/خبردنا