امان از آن روزی که به بهانه کسب پول و حفظ مقام و منصب و پُست چوب حراج به آرمان شهدا بزنیم!
پایگاه خبری عصرجهان؛ امیرحسین جودان-ازدیروز بعداز مراسم استقبال از شهید حسین نوروزی و دیدن آن همه جمعیت عاشق،مدام با خودم درگیرم!ودنبال پاسخ برای سوال های بی جواب ذهنم هستم..
چرا در این برهه از تاریخ؟
چرا شهرستان بهمئی؟
چرا شهید نوروزی؟
پای چه متاع جاویدی در میان بود که این چنین قید گمنام بودن را زد؟
به راستی شهید نوروزی برای چه ماموریتی به بهمئی آمد؟
ماموریتش پایان یافت؟یاتازه شروع ماموریت بی پایان اوست؟چه کسانی اورا آزرده اند که این چنین قیدگمنامی را زده است؟چه کسانی دل او را خون کرده اند که بار مسافرت از این دیار بسته؟
چه کسانی در این دیار به آرمان های شهدا پُشت کرده اند؟
نمیدانم...
فقط میدانم از دیروز تا الان هرچه با خود کلنجار رفتم نتوانستم مثبت به این قضیه نگاه کنم!و شناسایی این شهید در این برهه از تاریخ که چه بسا ریا و تظاهر و نادیده گرفتن ارمان شهیدان سمبل کسب مدیریت و مناصب، پست ها شده را مثبت قلمداد کنم.
آری درست دریافتید!..شهید نوروزی در این برهه از تاریخ از گمنامی درآمد تا باحلقوم بریده خود صدا و فریاد مردم محروم ما باشد. و چه زیباگفت سید شهیدان اهل قلم: حلقوم ها را میتوان برید اما فریادها را هرگز، فریادی که از حلقوم بریده برمی آید جاودانه می ماند..
او قید گمنامی را زد تا به مدیران و مسئولان و سیاسیون این شهر بگویید شما مردمی این چنین در صحنه دارید.
قید گمنامی را زد تا بگویید شما از مسیر کنونی که چه بسا پشت کردن به آرمان شهدا است برگردید و مردم مستغعف و مظلوم را دریابید و فریادرس آن ها باشید..
حرف آخر به مسئولان و سیاسیون شهرستان بهمئی
اگر خاکریزی که این مادران شهدا با تمام وجودشان حفظ کرده اند را حفظ نکنیم خانه خراب می شویم!
امان از آن روزی که به بهانه کسب پول و حفظ مقام و منصب و پُست چوب حراج به آرمان شهدا بزنیم!
رئیس، وزیر، استاندار، نماینده، فرماندار، افراد سیاسی و غیر سیاسی! خانه خراب می شویم .
تاریخ را بنگرید یقین پیدامی کنید.
ارادتمند
یاعلی
امیرحسین جودان