اخبار عمومی
اعلام وصول 2
307875
تاریخ انتشار: 1401/11/02 16:20
یادداشت|عبدالرضا جشان زاده
عکس مندرج در متن مربوط به سال 62 در مهاباد کردستان است| سمت راست «عبدالرضا جشان زاده»- سمت چپ شهید «باقر جاکیان»

پایگاه خبری عصرجهان؛یادداشت «عبدالرضا جشان زاده» در وصف شهید «باقر جاکیان»
شهادت؛ عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است.
دلنوشته ای از آثار جبهه و جنگ و شهدا؛ در وصف شهید باقر جاکیان

این عکس مربوط به سال 62 در مهاباد کردستان است| سمت راست عبدالرضا جشان زاده- سمت چپ شهید باقر جاکیان

يادگارى ماند و من
عاشقان رفتند و چشم اشكبارى ماند و من‏
از غم بى‏حاصلى‏ ها، كوله ‏بارى ماند و من‏
واى من ياراى رفتن داشت روزى پاى من‏
كاروان در كاروان رفتند و بارى ماند و من‏
بى‏نهايت بال‏هاى شوق، بالايى شدند
قامتى گمگشته در حجم غبارى ماند و من‏
يك بيابان تشنه لب روييد از هرم شهيد
شرح داغ آفتاب بى‏مزارى ماند و من‏
در هياهوى اناالحق صد گلو ياهوى سرخ‏
با سر شوريده در معراج دارى ماند و من‏
نبض شوراى شقايق‏ها همه عشق است و داغ‏
داغ بر دل بى‏شقايق روزگارى ماند و من‏
تا كدامين دست، بهت انتظارم بشكند
در حصار سينه‏ام، ساعت شمارى ماند و من‏
اين غزل هم در بهار عشق و احساس و عطش‏
از عبور سينه سرخان، يادگارى ماند و من‏
شهیدستان، دشتستان پهناور شیدایی است و میعادگاه ذکرها و خاطرات; نگاه آسمانی مردان با نگاه برجا ماندگان زمینی گره می خورد و یک دریا تموج شورانگیز اشتیاق را در جان رقم می زند;
شهیدستان میعادگاه کسانی است که دوستانشان پر کشیده اند و آنان بال و پر شکسته به امتداد افق، دیده دوخته اند تا روزی درب باغ آسمان گشوده شود و کلید گنجینه شهادت به دست آن ها هم بیفتد . آن گاه، آن ها هم مثل دوستان شهید خود به کوچه های روشنایی پرکشند .
روزگارانی راه پرواز بسیار نزدیک بود و درب آسمان گشوده تر . جوانمردانی، خاک، را پشت سر می نهادند و به خدا می رسیدند، آن دوران اوج این پروازها بود .
فرق نمی کرد، صیاد صید را برمی گزید و دلش را می ربود و او را فرا می خواند از محراب، منبر، کلاس درس، یا پشت میز مسؤولیت آن که لایق تر بود،
باید خاکستر می شد، تکه تکه می شد و خونین بال به میهمانی خدا می رفت . و باید نقش خوش وصل را، با هنر شهادت در تاریخ جاودانه می ساخت و ما در آینه نگاه شهیدان جاده های تا آسمان را پیدا خواهیم کرد و گام در راه آنان خواهیم گزارد .
آنان که به بی کرانگی آسمان، مخلص بودند و به قداست گنبدهای آبی مساجد، بی آلایش و به ترنم، سادگی با صفا .
هم آنان که با هنر تقوی کلید باغ آسمان را به دست آوردند . باید راز سعادتمندی را در ذره ذره خاکستر وجودشان و در قطره های خون آنان به جست وجو نشست .
تاریخ زندگانی آنان، آینه بندان زیبای شیدایی است و ما در آن عکس رخ این سعادتمندان را به تماشا می نشینیم.
سراپا وسعت دریا گرفتند
همان مردان كه در دل جا گرفتند
تمام خاطرات سبزشان ماند
به بام آسمان مأوا گرفتند
به دوش ما چه ماند اى دل، كه وقتی
خدا را شاهدى تنها گرفتند
چه شد اى دل، كه در این راه رفته‏
جواز وصل را بى ما گرفتند
مگر مردان غریبى میپسندند
غریبانه ره دریا گرفتند!

 



کانال تلگرام عصر جهان


ع_س
|
Iran
|
1401/11/05 00:33
  +0

  -0
پاسخ
درودخدابربرادرپاسدارویادگاروهمرزمان شهداءهمچون جامانده ازقافله شهداءعبدالرضاجشانزاده
شهداءزنده اندونزدخدای خودروزی می خورند

ثبت نظر

نام*
ایمیل(اختیاری)
نظر*