اخبار عمومی
اعلام وصول 2
31163
تاریخ انتشار: 1395/04/01 16:13
در اين وضعيت داشتم عذاب مي کشيدم. نمي توانستم به خانواده ام چيزي بگويم . يعني رويي نداشتم حرفي بزنم.

عصرجهان:دوستي خيابانی ما به ازدواج ختم شد. خانواده راضي نبودند و مي گفتند اين مرد اهل زندگي نيست. اما من فکر مي کردم بدون او نمي توانم يک لحظه زنده بمانم.

بالاخره به عقد هم در آمديم و از اين که به مرد روياهايم رسيده بودم احساس خوشبختي مي کردم. چهار ماه از ازدواج ما گذشت. متوجه شدم مردي که قرار بود به قول خودش با اسب يال بلند سفيد مرا به کاخ آرزوهايم ببرد مواد مخدر مصرف مي کند. در اين باره از او توضيح خواستم . گفت تفنني و به خاطر افزايش قوت جنسي مواد مخدر مي زنم . قسمش دادم دست از اين کارش بردارد.

با مظلوم نمايي و چرب زباني هايش مرا خام کرد . دومين مشکل ما که البته مثل يک زخم عفوني کهنه و قديمي بود سر باز کرد .او در شبکه هاي اجتماعي با زنان و دختران زيادي ارتباط داشت و در اين باره هم مي گفت زنان فاسد دام برايش پهن کرده اند و فريب خورده است.

در اين وضعيت داشتم عذاب مي کشيدم. نمي توانستم به خانواده ام چيزي بگويم . يعني رويي نداشتم حرفي بزنم. وقتي فکر مي کردم اين راه را خودم انتخاب کرده ام و به خاطر اين شوهر بي غيرت احترام پدر و مادرم را لگد مال کرده ام نفسم مي گرفت.

دوباره از او قول گرفتم دست از کارهايش بردارد . اما اين اواخر متوجه شدم براي خواهرکوچولويم ايجاد مزاحمت مي کند. ديگر نمي توانم او را ببخشم. موضوع را به خانواده ام اطلاع دادم. امروز هم به کلانتري 26 آمده ام. من فقط طلاق مي خواهم. اين زندگي ارزش و اعتباري ندارد . فقط مي توانم بگويم عشق آتشينم به نفرت تبديل شده است.

غلامرضا تديني راد/پايگاه خبري پليس خراسان رضوي


بیشتر بخوانید :


کانال تلگرام عصر جهان



ثبت نظر

نام*
ایمیل(اختیاری)
نظر*