اخبار عمومی
اعلام وصول 2
31526
تاریخ انتشار: 1395/04/16 03:14
حکایات طنز/
نظام مدیریتی بدون جراحی به سامان نمی رسد اما ما یک مشکل اساسی داریم آنهم پزشکان جراح است که بدون زیر میزی حقوقشان چند برابر مدیران فیشی است

محمد شریفی/پایگاه اطلاع رسانی عصرجهان
*حکایت یکم:*خان عموی من که خدایش بیامرزد-اندر مکرر حکایت طغیان رودخانه ابوالعباس و ماجرای آب بردن عبدشاه را در سال   1345 برایمان تعریف می کرد .ماجرا بدین قرار بود در ان سالها که سرشاخه های کارون و دز و جراحی مورد دستبرد اصفهان، یزد و کرمان و . ... قرار نگرفته بودند هر از گاهی رودخانه ها دست به مانور قدرت می زدند و چنان طغیان می کردند  که اون سرش ناپیدا بود. رودخانه ها مثل حالا لاغر و نی قلیونی و بی تحرک و کم آب نبودند.


20 فروردین 1345 ساعت 5 غروب یکباره آسمان تیره و تار شد و عبدشاه انور رودخانه نی می برید صدای مهیب  خروش رودخانه به وحشتش انداخت با شتاب  به وسط رودخانه رسید که سیلاب امانش را برید اما به هر زهرماری بود رفت بالای سنگی که وسط رودخانه بود و سه متر ارتفاع داشت خبر به اهالی رسید و همه با چراغ طوری و فانوس و چوب گرز خودشان را به محل رساندند.اما هیچ راهی برای نجات عبدشاه نیافتند.کربلایی مرتضی که از همه مسن تر بود و ریشش را در آسیاب سفید نکرده بود گفت: تشمال را خبر کنید کرنا بزند تا یک وقت عبدشاه را خواب نبرد.ساز و کرنا بعضی ها را به وجد آورد و شروع کردند به چوب بازی بعضی ها از کار کربلایی مات و مبهوت ماندند. در این گیر و دار شدت طغیان رودخانه بیشتر و بیشتر می شد و سنگی که عبدشاه در ان پناه گرفته بود چند سانتی متر مانده بود که زیر اب برود . و تشمال هم همچنان ساز می زد. در همین حیث و بیس عمو علی مراد سوار بر اسب  با تاخت خودش را به محل رساند .اول از همه ساز را از تشمال گرفت و پرتش کرد وسط رودخانه و چندتا هم بد و بیراه نثار کربلایی کرد.چند تا طناب را بهم گره زد و سر طناپ را به طرف عبدشاه پرتاب کرد و مثل اهوی در کمند عبدشاه را صحیح و سالم بیرون کشانید.  
جماعت همه مات ماندند که چرا به عقل خودمان نرسید.
حالا حکایت مدیران فیشی.... هر روز تازه تر از تازه تری می رسد ,سازها نواخته می شوند و مدیران با لبخند شکاک سر کارشان حاضر می شوند .
*حکایت دوم :* نظام مدیریتی بدون جراحی به سامان نمی رسد اما ما یک مشکل اساسی داریم آنهم پزشکان جراح است که بدون زیر میزی حقوقشان چند برابر مدیران فیشی است.حالا اگه ما بخواهیم مدیران را برای جراحی بدست پزشکان بسپاریم از پس هزینه ها بر نمی اییم مگر انکه از بانک جهانی وام بگیریم و پول فروش نفت را هم بگذاریم روی وام..... با با جراحی را ول کن به تشمال بگویید ساز بزند .
*حکایت اخر*: عمو علی مراد یادت بخیر ,عبدشاه هنوز ازت گلایه داره ....می گفت : عمو بد کاری کرد ساز را تو رود خونه انداخت من حلالش نمی کنم .
تمام
عزت زیاد محمد شریفی

برچسب ها:
محمد شریفی ؛

بیشتر بخوانید :


کانال تلگرام عصر جهان



ثبت نظر

نام*
ایمیل(اختیاری)
نظر*