اخبار عمومی
اعلام وصول 2
3159
تاریخ انتشار: 1393/10/06 08:53
سابقه انتخابات های گذشته نشان می دهد رد صلاحیت، اصولگرا و اصلاح طلب نمی شناسد.

عصرجهان: فریدون احسانی نوشت لیست رد صلاحیت ها در انتخابات مجلس، لیست کوتاهی نیست. نه محدود به افراد گمنام بوده و نه محدود به یک جناح سیاسی خاص! بهرام تاجگردون، باقرموسوی، علی مندنی پور، قادر لاهوتی، محمود منطقیان و محمد موحد از معروف ترین ردصلاحیت شده ها در انتخابات ادوار مختلف استان کهگیلویه و بویراحمد هستند.
ردصلاحیت های غیرقابل پیش بینی، تاثیر بسیار زیادی بر آرایش نیروها و برندگان نهایی انتخابات مجلس داشته است. در همه موارد، ردصلاحیت شده ها به دلیل عدم پیش بینی جایگزین مناسب به نحو غافلگیرکننده و سختی بازی را به حریف واگذار کردند.

حکایت رد صلاحیت ها از بهرام تاجگردون تا محمد موحد
بهرام تاجگردون در انتخابات پنجم رد صلاحیت شد و پس از آن نتوانست تحرک سیاسی خاصی داشته باشد تا زمانی که، جایش و همه پیشینه اش را به غلامرضا تاجگردون، خویشاوند نزدیکش سپرد.
باقر موسوی، نماینده دور ششم مجلس از بویراحمد نیز سرنوشتی مشابه تاجگردون داشت اما تدبیر او را نداشت و انتخاب دیگری برای طرفدارانش باقی نگذاشت که با پشتوانه او با شخص دیگری همراه شوند، از همین رو به کلی از صحنه سیاست استان کنارگذاشته شد تا هدایتخواه و دوستانش میدان دار عرصه ی سیاست بویراحمد شوند.
علی مندنی پور هم که هیچگاه شانس حضور در مجلس را نیافت اما پس از رد صلاحیت هر چند در زندگی حرفه ای اش در حوزه ی وکالت روند موفقت آمیزی را طی کرد اما وی هم تقریبا از صحنه ی سیاسی استان کنار گذاشته شد.
لاهوتی و منطقیان هم دو اصلاح طلب کهگیلویه ای هستند که رد صلاحیت آنها شربت شیرین پیروزی را نصیب سیدعلی محمد بزرگواری کرد.
لاهوتی به هر دلیل، نیروی جایگزینی نداشت و پس از آن نیز نتوانست درخشش چشمگیری داشته باشد اما منطقیان در آن زمان از یک جوان گمنام به نام رستاد حمایت کرد تا شاید بعدا در زمین رستاد، محصولی درو کند.
آخرین ردصلاحیت پرسر و صدا، رد صلاحیت محمد موحد در انتخابات نهم بود که این بار، او با تکرار همان اشتباه لاهوتی و باقرموسوی، جاده صاف کن بزرگواری، رقیب ضعیف دیرینه اش برای ورود به مجلس شد.
اگر چه بیش از یک سال دیگر به انتخابات مجلس دهم باقی مانده است اما از هم اینک مسابقه تازه ای شروع شده و هرروز در محافل سیاسی سخن از شرکت این و آن در این مسابقه می رود.
اما سایه رد صلاحیت از هم اکنون بر این مسابقه نفس گیر، سنگینی می کند. آیا رد صلاحیتها محدود به جناح سیاسی خاصی است
؟ آیا ممکن است نامزدهای ردصلاحیت شده گذشته، این بار تایید صلاحیت شوند؟ و آیا سیاسیون رد صلاحیت شده یا در معرض رد صلاحیت، راه بهرام تاجگردون و منطقیان را می روند یا راه موحد و لاهوتی و باقر موسوی را؟

آیا رد صلاحیتها محدود به جناح سیاسی خاصی است؟
سابقه انتخابات های گذشته نشان می دهد رد صلاحیت، اصولگرا و اصلاح طلب نمی شناسد. در حالی که بهرام تاجگردون، لاهوتی، موسوی، مندنی پور از میان اصلاح طلبان رد صلاحیت شدند، موحد و شیخ نظری از اصولگرایان رد شدند.
دلایل ردصلاحیت ها هیچ گاه رسانه ای نشد و در حد شایعه ها باقی ماند و از همین رو ما هم قضاوتی نمی کنیم و به همین نکته بسنده می کنیم که گمانه زنی های گذشته دلایل سیاسی و اقتصادی را بیان می کرد.
شورای نگهبان بعد از مجلس ششم نشان داد در زمینه تایید صلاحیت، سفارش بردار و شوخی بردار نیست و قاطعانه تصمیم می گیرد و تاکنون نیز این مسیر ادامه داشته است.
از همین رو فاکتور رد صلاحیت، همچنان یک فاکتور مهم در رقابت های انتخاباتی است و هر تصمیم فردی و گروهی باید با احتساب این فاکتور گرفته شود.
تخلف های اقتصادی همانند تخلف های سیاسی مهم است و می تواند گریبانگیر هر سیاستمداری شود و از این رو بعید نیست در این انتخابات هم برخی افراد به همین دلیل غافلگیر شوند.

آیا ممکن است نامزدهای ردصلاحیت شده گذشته، این بار تایید صلاحیت شوند؟
در انتخابات مجلس در کهگیلویه و بویراحمد، تنها یک بار این اتفاق افتاد اما فرد مورد نظر در نهایت نتوانست به مجلس راه یابد. بهرام تاجگردون در انتخابات پنجم رد صلاحیت شده بود اما در انتخابات ششم تایید شد ولی شورای نگهبان با گزارش هائی که از گچساران به دستش رسیده بود این انتخابات را باطل کرد و تاجگردون از راه یابی به مجلس، بازماند.
به جز این استثنا، در کشور هم به ندرت چنین اتفاقی رخ داده است. و احتمال تکرار آن بسیار بعید است. علاوه بر آن ذکر این نکته ضروری است که این اتفاق نادر قبل از مجلس ششم صورت گرفته است و ظواهر امر نشان میدهد که شورای محترم نگهبان پس از اتفاقات مربوط به مجلس ششم حساسیت بیشتری در تایید صلاحیتها به خرج می دهد که این امر مزید بر علت است که شانس کاندیداهای رد صلاحیت شده ی گذشته برای اخذ تاییدیه باز هم پایین تر خواهد آمد.
گذشته از همه ی اینها، تایید، رد و مجددا تایید یک نماینده می تواند باعث افت جایگاه شورای نگهبان در افکار عمومی جامعه شود. چراکه این ذهنیت را در جامعه القا خواهد کرد که نه تایید های شورای نگهبان مبنای خاصی دارد و نه ردهایش! و این هم دلیل دیگری خواهد بود که شورای نگهبان روی خوشی به تایید مجدد کاندیداهای رد صلاحیت شده ی قبلی نشان ندهد.
چه استراتژی برای این چالش می توان پیش بینی کرد؟
شاید بتوان گفت در سطح ملی، هاشمی رفسنجانی با غلبه بر احساسات شخصی و کنار زدن تحریکات اطرافیان، با درک واقعیات، بهترین استراتژی را برای این مشکل به کار برد.
در سطح منطقه ای هم بهرام تاجگردون و منطقیان هم همین منش را پیش گرفته بودند . هرچند راهکار منطقیان، در آن مقطع به دلیل دیرهنگام بودن چاره ساز نشد اما انتخاب به موقع هاشمی و بهرام تاجگردون، کارساز شد و اینک هم حاج بهرام در واقع با حفظ اقتدار نماینده مردم گچساران است و هم هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور ایران!
این افراد با اخذ چنین رویکردی به مساله ی رد صلاحیتشان توانستند با هوشیاری هرچه تمامتر از شکستی تلخ، بردی شیرین را به بار بیاورند.
آنها یا به نتیجه ی نهایی مطلوب رسیدند و یا حداقل توانستند از پراکندگی نیروها جلوگیری کرده و همچنان با حفظ جایگاه خود، بعنوان یک نیروی راهبردی برای جریان مطبوعشان در مرتبه ای بالاتر از قبل ایفای نقش موثری داشته باشند و یک گام مهم به سمت پیروزی نهایی بردارند.
از طرفی دیگر با انتخابی که باقرموسوی کرد برای همیشه از صحنه سیاست استان کنار گذاشته شد. نه آن دوره با ابتر گذاشتن جریان مطبوعش به موفقیتی دست یافت و نه پس از آن توانست مهره ی تاثیرگذاری در سیاست منطقه اش باشد.
لاهوتی هم در منطقه ی کهگیلویه همان راه را انتخاب کرد و همان نتیجه را گرفت و موحد که دور قبل رسما و صراحتا از شخص خاصی حمایت نکرد، در اصل قافیه را به رقیب ضعیف دیرینه اش باخت و اکنون باید ببیند بزرگواری که بارها در مقابل او طعم تلخ شکست را چشیده بود، اکنون او را حامی فتنه، مترسک اصولگرایی و پابوس هاشمی می نامد ! موحد هم تنها کاری که می تواند بکند این است که ناظر این صحنه باشد.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا این سیاسیون در سه حوزه ی انتخابیه ی استان کهگیلویه و بویراحمد باز هم اشتباهات گذشته ی خود را تکرار خواهند کرد و به امیدچانه زنی و فرستادن واسطه تا ثانیه آخر نزد اعضای شورای نگهبان همچنان سخنی از حمایت از یک جایگزین نمی گویند یا با اعلام به موقع کناره گیری و حمایت از چهره ای جدید، هم راه را بر رقبایشان می بندند و هم از جایگاهی بالاتر به حیات سیاسی خود ادامه خواهند داد؟
این سوالی است که پاسخ آن نزد این شخصیتهای سیاسی است و گذشت زمان روشن کننده ی راهکار آنها برای مواجهه با این واقعیت خواهد بود.

 




کانال تلگرام عصر جهان



ثبت نظر

نام*
ایمیل(اختیاری)
نظر*