عصرجهان:مروری بر حوادث گزارش شده در رسانه های روز یکشنبه ایران (منابع بسته خبری:سایت های خبری- مطبوعات)

رابطه نامشروعی که به قتل منجر شد؛
عاقبت مرگبار رابطه نامشروع دختر با دوست پسرش
خونسرد و آرام صحنه قتل را بازسازی می‌کند و هیچ نشانه‌ای از پشیمانی در چهره‌اش دیده نمی‌شود.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، می‌گوید مرگ حق مقتول بوده است. خواهرش تمام زندگی‌اش بوده و مقتول تمام زندگی‌اش را تباه کرده است. در حاشیه بازسازی صحنه قتل فرصتی پیش می‌آید تا با اصغر صحبت کنیم.
چند سال داری و تحصیلاتت چقدر است؟
۲۶ سال دارم، مجردم و تا پنجم ابتدایی بیشتر نخواند ه‌ام.
چرا ادامه تحصیل ندادی؟
از‌‌ همان زمان کار کردم تا کمک خرج خانواده‌ام باشم. خانواده برایم خیلی مهم است و برای راحتی آن‌ها همه کار کردم؛ حتی دور درس و ازدواج خط قرمز کشیدم.
چرا مرتکب قتل شدی؟
مقتول نامردی کرد. خواهرم را اذیت کرده بود. اول به او قول ازدواج داده بود و بعد از اذیت و آزار او گم و گور شد.
چگونه متوجه شدی خواهرت مورد اذیت و آزار قرار گرفته است؟
یک روز به خانه آمدم و دیدم خواهرم ناراحت است و خیلی گریه می‌کند، وقتی دلیل گریه‌اش را پرسیدم اول به من نمی‌گفت و ولی بعد گفت با پسری دوست شدم و به من قول ازدواج داده بود، یک روز به بهانه صحبت کردن و گردش من را به خارج از شهر برد و اذیتم کرد، از آن روز تلفن همراهش را خاموش کرده است. وقتی این موضوع را از خواهرم شنیدم، خیلی ناراحت و عصبانی شدم و تصمیم گرفتم از آن پسر انتقام بگیرم.
چگونه مقتول را به قتل رساندی؟
نامزدم را در جریان موضوع گذاشتم و از او کمک خواستم، قرار بود نامزدم با مقتول تماس بگیرد و با او دوست شود، اوایل مقتول شک کرده بود و جواب تماس‌ها را نمی‌داد ولی بعد از مدتی نامزدم توانست با او طرح دوستی بریزد. یک روز نامزدم به بهانه گردش مقتول را به شهرک‌های حاشیه شهر کشاند و من هم با اسلحه‌ای که از قبل گرفته بودم به محل قرارشان رفتم و پسر جوان را با یک گلوله کشتم.
نامزدت می‌دانست قصد قتل داری؟
نه او از هیچ چیز خبر نداشت، فکر می‌کرد فقط می‌خواهم انتقام بگیرم و مقتول را کمی اذیت کنم.
چرا قبول کرد با تو همکاری کند؟
چون نامزدم بود و مرا دوست داشت به من اعتماد داشت و قرار بود با هم زندگی کنیم. نمی‌خواست ناراحتی من را ببیند و می‌خواست همیشه همراهم باشد.
بعد از آن با جنازه چه کردی؟
برای آنکه کسی متوجه کشته شدن او نشود، جسدش را با ماشین به بیرون شهرک بردم و در گودال انداختم و سوزاندم.
از خواهرت بگو. او در چه وضعی است؟
دو روز بعد از آن جریان سعی کرد با خوردن قرص خودکشی کند ولی خوشبختانه نجات پیدا کرد.
ازکارت پشیمان هستی؟
خیر، مقتول نامردی کرد و حقش بود بمیرد، برای حفظ آبروی خانواده‌ام حاضرم هر مجازاتی حتی قصاص را تحمل کنم.
بعد از قتل خانواده‌ات را دیده‌ای؟
یک بار در آگاهی خانواده‌ام و نامزدم را دیدم، خیلی ناراحت و نگران بودند. قرار بود به عروسی‌ام بیایند و زندگی مشترکم را جشن بگیرند ولی در عوض برای دیدنم به آگاهی آمده بودند.
از کشتن مقتول احساس ناراحتی نمی‌کند و همچنان می‌گوید که آبروی خود را حفظ کرده است، دستبند به دست سوار ماشین می‌شود و به سوی آینده‌ای مبهم و تاریک می‌رود؛ آینده‌ای که قرار بود با کسی که دوست دارد به شادی و خوشی بسازد ولی حالا در زندان به تنهایی رقم می‌خورد.
سرهنگ حاتمی گفت:

زن جوان در دادگاه خانواده؛ همسرم عاشق خواهرم شده
علاقه مرد جوان به خواهرزنش، باعث شد تا زن جوان راهی دادگاه خانواده شود.
همسرم هیچ علاقه‌ای به من ندارد و می‌خواهد با خواهرم ازدواج کند
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم مدتی است که عاشق خواهرم شده و مرتب مرا آزار می‌دهد.
زن جوان ادامه داد: من تازه پی به علاقه شوهرم به خواهرم بردم و متوجه شدم که او به شدت عاشق خواهرم شده است. شوهرم دارد رفتاهایی از خودش نشان می‌دهد که من با پای خودم به دادگاه بیایم و از او جدا شوم.
وی افزود: از وقتی متوجه علاقه او به خواهرم شدم به شدت مریض شدم و هر روز در بیمارستان بستری می‌شوم. اصلا باورم نمی‌شود که شوهرم با من چنین کاری کرده باشد. او با پررویی تمام در چشمانم نگاه کرد و گفت که هیچ علاقه‌ای به من ندارد و می‌خواهد با خواهرم ازدواج کند. اصلا از احساس خواهرم خبر ندارم. فقط می‌دانم که شوهرم به خواهرم علاقه‌مند شده است. برای همین تحمل نکردم و تصمیم به جدایی گرفتم.
بعد از صحبت‌های این زن قاضی شوهر وی را نیز به دادگاه احضار کرد.
زن جوان در دادگاه خانواده؛ شوهرم همه موضوعات شخصی زندگیمان را برای پدر و مادرم تعریف می‌کند
درد و دل مرد جوان با خانواده همسرش پای او را به دادگاه خانواده باز کرد.
شوهرم همه موضوعات شخصی زندگیمان را برای پدر و مادرم تعریف می‌کند
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران؛ چندی پیش زوج جوانی به دادگاه خانواده مراجعه کردند و درخواست طلاق دادند.
زن جوان درخصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم هرچه می‌شود به مادر و پدر من می‌گوید و تمام مسائل شخصی و خصوصی زندگیمان را برای آن‌ها تعریف می‌کند، با کوچک‌ترین جر و بحثی او به سراغ پدر و مادر من می‌رود و از آن‌ها می‌خواهد که برای زندگی ما تصمیم بگیرند و هرچه به او می‌گویم اینکار را نکند فایده‌ای ندارد.
وی ادامه داد: شوهرم حتی یک جر و بحث ساده‌مان را هم برای پدر و مادرم تعریف می‌کند و به آن‌ها می‌گوید که در مورد این جر و بحث نظر بدهند. حتی یکی دو بار مادر و پدرم از من خواستند به شوهرم بگویم کمتر همه موضوعات زندگیمان را به آن‌ها بگوید. ولی شوهرم گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست. ما هر روز سر این موضوع با هم دعوا داریم. برای همین تصمیم به جدایی گرفتیم.
بعد از صحبت‌های این زن، شوهر وی به قاضی گفت: من فقط به خانواده همسرم اعتماد دارم و حرف‌های آن‌ها را قبول دارم. اگر با آن‌ها درد و دل می‌کنم کار بدی نیست؛ اما نمی‌دانم چرا همسرم سر موضوع به این سادگی دعوا به راه می‌اندازد. او زندگی را برایم جهنم کرده است و من هم دیگر نمی‌خواهم در کنار او زندگی کنم.
بعد از صحبت‌های این زوج قاضی سعی کرد آن‌ها را از جدایی منصرف کند. برای همین از آن‌ها خواست که بیشتر فکر کنند و رسیدگی به پرونده‌شان را به جلسه بعد موکول کرد.
جنجال‌های زوج جوان به خاطر بچه‌دار نشدن
زن جوان زمانیکه احساس کرد شوهرش نمی‌خواهد در کنار او زندگی کند به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد.
جنجال‌های زوج جوان به خاطر بچه‌دار نشدن
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی از وقتی ازدواج کرده‌ام متوجه شده‌ام که نمی‌توانم صاحب فرزند شوم و از وقتی دکتر این موضوع را گفته شوهرم مرتب بهانه می‌گیرد و هر روز سر موضوعی با من دعوا می‌کند.
زن جوان ادامه داد: وقتی به او می‌گویم تو به خاطر اینکه من صاحب فرزند نمی‌شوم بهانه گیری می‌کنی، به شدت انکار می‌کند و می‌گوید که حاضر است تا آخر عمر بدون بچه در کنار من زندگی کند. اما حرف‌های شوهرم اصلا با رفتارش همخوانی ندارد و کاری را می‌کند که برعکس حرف‌هایش است.
وی افزود: احساس می‌کنم او از اینکه نمی‌تواند در کنار من پدر شود ناراحت است ولی خجالت می‌کشد که مستقیما این موضوع را به من بگوید. برای همین تصمیم گرفتم خودم برای طلاق اقدام کنم و از شوهرم جدا شوم.
بعد از صحبت‌های این زن قاضی شوهر وی را نیز به دادگاه احضار کرد تا صحبت‌های او را هم بشنود.
پسر ناخلف مادرش را با طناب خفه کرد
مادری روستایی در گیلانغرب با حمله پسر ۱۹ ساله‌اش به قتل رسید.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران، سرهنگ «یوسف حاتمی» رئیس پلیس گیلانغرب کرمانشاه گفت: در پی گزارش قتل خانوادگی در یکی از روستاهای بخش گواور از توابع شهر گیلانغرب مأموران پلیس به محل اعزام شدند.
وی افزود: ‌ پس از بررسی‌های پلیسی مشخص شد در ماجرای این قتل مادر ۴۳ ساله از سوی پسر جوان خود به قتل رسیده است. فرمانده پلیس گیلانغرب در تشریح چگونگی این قتل اظهار کرد: پسرجوان این زن، ساعت ۲ بامداد به خانه آمده و مادرش را که در خواب بوده با طناب خفه کرده و بعد فرار می‌کند.
وی تصریح کرد: مأموران پلیس با اقدامی سریع توانستند در کمتر از ۲۴ ساعت پسر ناخلف را شناسایی کرده و او را در یکی از روستاهای بخش گواور در حالی‌ که در خانه دایی خود پنهان شده بود، دستگیر کنند.
پسر دانش آموز طعمه زورگیران شد؛
دلیل عجیب یک پدر در مورد خرید گوشی اپل یرای پسرش
چهار جوان که با همکاری یکدیگر با تهدید چاقو اقدام به زورگیری و گردنبند قاپی در محدوده غرب پایتخت می‌کردند، توسط پلیس آگاهی تهران بزرگ شکار شدند.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ابتکار، در پی وقوع سرقت‌های مشابه به شیوه زورگیری توسط سرنشینان یک یا دو دستگاه موتورسیکلت‌های طرح هوندا ۱۲۵ که سارقین با تهدید چاقو و قمه، به شیوه تک موتور (یک یا دو نفره) و یا دو موتور (سه یا چهار نفر) اقدام به زورگیری از شهروندان در مناطق غرب و شمال غرب تهران می‌کردند، موضوع جهت شناسایی و دستگیری سارقین در دستور کار کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
شناسایی محل‌های سرقت
با شناسایی تعدادی از مالباختگان که بدین شیوه و شگرد مورد سرقت قرار گرفته بودند، ده‌ها محل وقوع سرقت در اشرفی اصفهانی، باغ فیض، پونک، آریاشهر، گیشا، مرزداران، بلوار فردوس و... شناسایی و از مالباختگان جهت حضور در پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ دعوت بعمل آورده شد.
یکی از مالباختگان در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در ساعت ۱۳: ۰۰ مورخه ۱۲/۱۱/۱۳۹۳ در بلوار مرزداران، چهار نفر با دو موتروسیکلت به سمت من حمله ور شده و با تهدید چاقو اقدام به سرقت گردنبند من کردند؛ در حین گردنبندقاپی، سارقین بنده را به فاصله چند متر بر روی زمین کشیدند و پس از پاره شدن گردنبند و سرقت آن، به سرعت از محل فرار کردند.
مالباخته‌ای دیگر نیز که تنها ۱۵ سال سن داشت و به همراه پدر خود به پایگاه دوم پلیس آگاهی مراجعه کرده بود نیز با اشاره به زورگیری تلفن همراهش به کارآگاهان گفت: «در ساعت ۱۷: ۰۰ مورخه ۳۰/۷/۱۳۹۳ در حال مراجعه به کلاس زبان در بلوار فردوس بودم که یک موتورسیکلت با دو سرنشین در مقابل من توقف کرد و سرنشینان آن با تهدید چاقو اقدام به گرفتن گوشی تلفن همراه اپل بنده به ارزش ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان کردند»؛ در ادامه و زمانیکه کارآگاهان از مالباخته و پدرش سوال کردند که چه لزومی داشته که پسری ۱۵ ساله، یک گوشی تلفن همراه به ارزش ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان به همراه خود داشته باشد، پدر و پسر تنها سکوت کردند و نهایتا پدر مالباخته عنوان داشت: به اصرار پسرم مبنی بر اینکه یک بازی (Game) وجود دارد که تنها بر روی گوشی‌های مدل جدید اپل قابلیت اجرا دارد، مجبور شدم تا این گوشی را برای او خریداری کنم «
دستگیری چهار عضو گروه زورگیری
با آغاز اقدامات پلیسی، کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی موفق به شناسایی دو برادر بنام‌های» بهزاد» و «بهروز» (۲۵ و ۲۶ ساله) شدند که به همراه دو نفر دیگر از دوستان و بچه محل‌های خود به نام‌های» فرشاد» (۲۰ ساله) و محمد (۲۲ ساله) در منطقه اسلامشهر، اقدام به تشکیل گروه جدیدی از سارقین زورگیر کرده، با موتورسیکلت به تهران مراجعه و پس از انجام عمده سرقت‌های خود در مناطق «غرب» و» شمال غرب» و «جنوب غرب»، بلافاصله از تهران خارج و به اسلامشهر باز می‌گردند.
با شناسایی تصور اعضای این گروه از سارقین از سوی مالباختگان، هماهنگی‌های قضایی با شعبه چهارم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران انجام و هر چهار متهم در مورخه ۰۵/۱۲/۱۳۹۳ دستگیر و جهت انجام تحقیقات به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند. سارقین پی از مواجه حضوری با ده‌ها به ناچار لب به اعتراف گشوده و به ده‌ها فقره سرقت به شیوه گردنبندقاپی، موبایل قاپی، سرقت‌های مقرون به آزار (سرقت‌های به عنف) منجر به جرح تعدادی از شکات و همچنین زورگیری بهش یوه ایجاد تصادف ساختگی با خودرو مالباختگان اعتراف کردند.
سرهنگ کارآگاه داوود مرادی، رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت:» با توجه به اعتراف هر چهار متهم به سرقت‌های متعدد در سطح شهر تهران بویژه در مناطق غرب و همچنین شناسایی متهمین از سوی ده‌ها مالباخته و به جهت شناسایی دیگر جرایم ارتکابی، دستور انتشار بدون پوشش تصاویر هر چهار متهم از سوی مقام محترم قضایی صادر شده است؛ لذا از کلیه شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی تصویر متهم شدند دعوت می‌شود تا جهت پیگیری شکایات خود به نشانی پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان آزادی – خیابان زنجان شمالی مراجعه نمایند «.
رئیس پلیس فتای سیستان وبلوچستان؛
دستگیری ٢۴١ زن و مرد به خاطر راه اندازی سایت‌های مستهجن
۴١ زن و ٢٠٠ مرد با تشکیل ٩٠٠ سایت مستهجن و تبهکارانه به فضاهای مجازی نفوذ کرده بودند با عملیات پلیس فتای سیستان وبلوچستان دستگیر شدند
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز، در دنیای واقعی تصور می‌شود که تنها چراغ‌های گردان قرمزرنگ خودروهای پلیس به دنبال شناسایی مجرمانی است که در کوچه و خیابان‌های شهر پرسه می‌زنند. اما این تنها یک روی ماجراست و مجرمان اینترنتی هرگز تصور نمی‌کنند وقتی به دنیای تبهکاری‌های مجازی کوچ می‌کنند، در رصد پلیس قرار خواهند گرفت. پیشرفت‌‌ها در فضای مجازی و اینترنت لحظه‌به‌لحظه و روزبه‌روز است با این حال همواره اتفاقاتی در این فضا درحال رخ دادن است. کوچ دنیای تبهکاری به فضاهای مجازی، سایت‌های اینترنتی و نرم‌افزارهای گوشی هوشمند حالا یک معضل جدی است که در صورت عدم رسیدگی به این موضوع، امنیت اجتماعی به خطر خواهد افتاد. به همین خاطر‌ سال ٨٧ ضرورت تشکیل دادسرایی تخصصی برای رسیدگی به جرایم رایانه‌ای و اینترنتی در همه استان‌های کشور از سوی مسئولان اعلام شد.
عملیات پلیس فتا در کمترین زمان
تحقیقات و بررسی‌های گسترده ماموران پلیس فتا در آخرین روزهای‌ سال، ٩٠٠ سایت فعال در زمینه‌های مستهجن و اعمال مجرمانه را شناسایی کرد. سیدمحمد حسینی‌پور رئیس پلیس فتای سیستان‌وبلوچستان در رابطه با جزییات دستگیری عاملان و گردانندگان این سایت‌ها گفت: «پلیس فتای استان سیستان‌وبلوچستان در مدت ١٨ روز توانست ۴۱ مجرم زن و ۲۰۰ مرد را که در فضای مجازی سایت‌های غیراخلاقی و تبهکارانه راه انداخته بودند، دستگیر کند. این عملیات درحالی رخ داد که پیش از این میانگین زمان وقوع جرم تا کشف آن ۴۱ روز بود و اکنون پلیس فتا زمان کشف جرایم را به ۱۸ روز رسانده است. تاکنون ۸۷۷ سایت مجرمانه شناسایی و عوامل آن بازداشت شدند. تمام سایت‌های استان سیستان‌وبلوچستان از طریق پلیس فتا ۲۴ ساعته رصد می‌شوند و اجازه نمی‌دهیم هیچ مجرمی مخل امنیت مردم باشد.» رئیس پلیس فتای سیستان‌وبلوچستان در رابطه با هشدار به کاربران فضای مجازی و همچنین صاحبان کافی‌نت‌ها گفت: «به دلیل استفاده زیاد مردم از کافی‌نت‌ها از تمامی آن‌ها خواسته شده مجهز به دوربین مداربسته باشند و مشخصات مراجعانشان را ثبت کنند.»
رشد جرایم اینترنتی
حسینی‌پور در رابطه با این خبر گفت: «امروزه فضای مجازی موضوعی است که در همه جا رسوخ پیدا کرده و همه از آن به نحوی بهره می‌برند، اما رشد همه‌گیر فضای مجازی هم تهدیداتی در زمینه‌های کلاهبرداری به وجود آورده است. با پیشرفت فضای مجازی؛ جرم‌های سنتی تبدیل به جرم در این فضا شده است و این موضوع درحالی رخ می‌دهد که آموزش‌های لازم در برخورد با این جرایم داده نشده است. پرونده سرقت‌های مالی، کلاهبرداری، انتشار فیلم‌های خانوادگی در دنیای مجازی رشد ۸ برابری داشته است و کل پرونده‌های شناسایی شده در این زمینه رشد ۲ برابر و نیمی دارد. در فضای مجازی مرز وجود ندارد و سرعت انتشار اخبار زیر یک ثانیه است به همین خاطر رهگیری و شناسایی مجرمان در فضای مجازی کار بسیار سختی است که با این حال کمک‌های پلیس فتا در این زمینه بسیار قابل توجه است.»
احساس امنیت کاذب در فضاهای مجازی
رضا پرویزی حقوقدان و کار‌شناس جرایم رایانه‌ای در رابطه با روند رو به رشد اعمال مجرمانه در فضاهای مجازی به «شهروند» گفت: «در دنیایی که روزبه‌روز بر تعداد کاربران رایانه و اینترنت اضافه می‌شود، دور از ذهن نیست که در این بین افرادی که در ذهنشان تمایلات مجرمانه هم دارند به این دنیای مجازی بپیوندند. وقتی کاربر‌ها زیاد می‌شوند اقشار مختلف از سطح جامعه با هر سطح تربیت و فرهنگ در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، و این درحالی است در فضاهای مجازی و دنیای اینترنتی کاربران می‌توانند بسیار راحت هویت واقعیشان را پنهان کنند. این اولین قابلیت سایبری است. یکی از دلایلی که باعث می‌شود این روز‌ها دلیل بسیاری از جرایم ازجمله کلاهبرداری و اخاذی‌ها در فضای اینترنت، آشنا نبودن تبهکاران و مجرمان با مسائل فنی سایبری است.
درحالی‌که گردش اطلاعات و چرخش محتوا در فضای مجازی قابلیت ردیابی و شناسایی را دارد خیلی از آن‌ها تصور می‌کنند فعالیت‌های مجرمانه‌شان هرگز رصد نخواهد شد. این تصور باعث احساس امنیت کاذب در مجرمان می‌شود و به همین خاطر جرایم رایانه‌ای در چند‌ سال گذشته روند رو به رشدی داشته باشند. هرچند ورود پلیس فتا به بخش سایبری تأثیر زیادی در کاهش وقوع جرم در این فضا‌ها را دارد اما از طرفی اگر جرایم اینترنتی افزایش پیدا کنند آن وقت بسیاری از تبهکاران با شگردهای پنهان کردن هویت و مخفی کاری در فضای مجازی آشنا می‌شوند که این موضوع باعث به خطر افتادن امنیت جامعه و همچنین اخلال در فعالیت‌های پلیس فتا خواهد شد.»
براساس خاطره‌ای از سرهنگ محمدی، از پلیس آگاهی ارومیه؛
انتقام هولناک پسر مست از خانواده عمویش
در این پرونده پسر جوان نقشه قتل اعضای خانواده عمویش را اجرا کرد.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، در یکی از روز‌های سرد پاییزی سال ۱۳۷۶ که هوا بشدت رو به سردی می‌رفت، پس از رسیدگی به پرونده قتلی، تازه داشتم نفس راحتی می‌کشیدم که ساعت ۴ بامداد خبر ناگواری از طریق سیستم اخبار و اطلاعات به افسر نگهبان رسید. تلفن به صدا درآمد و عوامل کلانتری ۱۵ شهری خبر دادند اعضای یک خانواده‌ سه نفره در شهرک ایثار ارومیه بر اثر آتش‌سوزی فوت کرده‌اند.
همراه رئیس پلیس وقت آگاهی و رئیس شعبه ویژه قتل، راهی محل حادثه شدیم. مأموران کلانتری صحنه آتش سوزی را با کشیدن «نوار صحنه جرم» حفظ کرده بودند و منتظر ورود کارآگاهان پلیس آگاهی و قاضی کشیک و کار‌شناس آتش نشانی بودند.
بستگان فوت شدگان همگی در حال گریه وزاری بودند. موضوع و حادثه ابتدا از افسر گشت کلانتری سؤال شد که او مدعی شد براساس اظهارات همسایه‌ها به علت نامعلومی خانه آتش گرفته و سه نفر از اعضای خانواده در آتش سوخته و فوت کرده‌اند. در این حادثه پدر و مادر خانواده و دختر چهارده ساله‌شان فوت کرده بودند که با دستور رئیس آگاهی بررسی صحنه را آغاز کردیم. در حین بررسی متوجه آتش سوزی و حریق عمدی خانه شدیم که فرد یا افرادی برای رد گم کردن، اقدام به صحنه سازی کرده بودند. در صحنه بوی شدید بنزین به مشام می‌رسید. اجساد به لحاظ ظاهری بررسی شدند. اصابت گلوله و شیء پرتابی پرسرعت به نقاط مختلف اجساد مشهود بود.
با راهنمایی کارآگاهان از صحنه آتش سوزی و جنایت بدقت اثربرداری شد. چند نمونه ته سیگار در داخل زیرسیگاری برجای مانده بود.
رئیس اداره قتل مسئولیت رسیدگی به این پرونده را به من واگذار کرد. هنوز مشغول بررسی صحنه بودیم که ساعت ۷ صبح متوجه وقوع جنایت دیگری در محله طرزیلوی ارومیه شدیم. مثل اینکه آن روز، یک روز نحس و پرکار برای کارآگاهان بود. رئیس پلیس آگاهی و رئیس شعبه ویژه قتل، محل جنایت را ترک کردند و به بیمارستان شهید مطهری ارومیه رفتند. براساس اعلام اولیه، زن و مرد شبانه در مقابل منزلشان مورد اصابت گلوله قرار گرفته و از نقاط مختلف بدن مجروح شده بودند. مجروحان از سوی همسایه‌ها به بیمارستان اعزام و گروه دیگری از کارآگاهان به محل وقوع تیراندازی در محله طرزیلو عزیمت کردند. همسایه‌ها در تحقیقات گفتند فقط صدای تیراندازی را شنیده و با داد و فریاد صاحبخانه، به کوچه آمده‌اند، اما ضارب و اشخاصی را که تیراندازی کرده‌اند نمی‌شناسند.
در بررسی هویت مجروحان مشخص شد نام خانوادگی آنان با نام خانوادگی مقتولان صحنه جنایت قبلی یکی بود. به همین دلیل زنده ماندن مجروحان برای ما اهمیت زیادی داشت. در ‌‌نهایت پس از دو ساعت عمل جراحی روی مجروحان، آنان در حالی که بیهوش بودند، به بخش منتقل شدند. سرانجام پس از به هوش آمدن و موافقت مسئول بخش تحت بازجویی قرار گرفتند.
مرد جوان درباره علت مجروحیت گفت: ساعت ۲ بامداد زنگ خانه به صدا در آمد. هراسان به مقابل در آمدیم و وقتی سوال کردیم چه کسی پشت در است، صدای پسر عمویم سامان را شنیدیم که گفت: در را باز کنید. در را باز کردیم؛ زیرا رابطه خانوادگی خوبی با او داشتیم و انتظار کار خلافی از طرف او را نداشتیم؛ اما ناگهان کلت کمری خود را کشید و چند تیر به طرف من شلیک کرد. سپس چند تیر به طرف همسرم شلیک کرد.
ابتدا خانه متهم در محله هشت شهریور شناسایی و با هماهنگی مقام قضایی تفتیش و بازرسی شد؛ ولی متهم در خانه حضور نداشت و همسرش هم از مخفیگاه او اظهار بی‌اطلاعی کرد.
به بستگان قربانیان آموزش‌های لازم داده شد تا در صورت تماس متهم با آنان، موضوع را به پلیس آگاهی و افسر پرونده اطلاع دهند. در آن زمان وسایل ارتباطی تلفن همراه (تلفن همراه) هنوز در کشورمان وجود نداشت و از تلفن‌های رومیزی یا باجه‌های شرکت مخابرات ارتباطات برقرار می‌شد.
پس از ۴۸ ساعت از وقوع قتل، با تماس تلفنی یکی از بستگان خانواده قربانیان، متوجه شدیم سامان با یکی از دوستان صمیمی خود در محله پنج راه ارومیه تماس برقرار کرده، که دوست او سریع به اداره آگاهی منتقل شد.
او مدعی شد متهم به قتل حرف‌هایی در مورد قتل خانوادگی عمویش زد؛ که من درست نفهمیدم و شوکه شدم. متهم از من پرسید آیا پسر عمو و همسرش کشته شده‌اند یا خیر؟ چون از قتل آن‌ها براثر تیراندازی‌اش مشکوک بود. قرار شد پس از پرس وجو و بررسی، نتیجه را به او بگویم.
به حرف‌های دوست قاتل اعتنایی نکردیم و به ردیابی تماس پرداخته و متوجه شدیم او در بوشهر است. به دوست متهم آموزش‌های لازم داده شد تا در صورت تماس دوباره به او بگوید پسر عمویش و همسر او براثر تیراندازی افراد نا‌شناس به قتل رسیده‌اند.
سریع خود را به بوشهر رساندیم و پس از دریافت دستور قضایی به پلیس آگاهی استان بوشهر مراجعه کردیم.
ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه را نشان می‌داد. ما به طور مرتب با رئیس شعبه ویژه قتل آگاهی ارومیه که در خانه دوست متهم مستقر شده بود در تماس بودیم. کارکنان پلیس آگاهی بوشهر ورودی سالن و حیاط مرکز مخابرات شهید قندی را تحت پوشش داشتند و به عنوان پشتیبان عمل کردند.
دو دقیقه به زمان تماس مانده بود که وارد مرکز مخابرات شدیم. آن قدر عکس متهم را در آن چند روز نگاه کرده بودیم که قیافه‌اش در ذهنمان ملکه شده بود. ابتدا یک نظر کلی به سالن انداختیم هفت تا هشت نفر در سالن انتظار نشسته بودند. ناگهان دیدم متهم در وسط سالن انتظار ایستاده و قصد دارد سراغ کابین و باجه تلفن برود. متهم قصد ورود به کابین را داشت که در یک حرکت هماهنگ مچ‌های او را گرفتیم. متهم که گیج و مبهوت شده بود. یک بار به صورت من و سپس همکارم نگاه کرد و زبانش بند آمد.
قرارمان بر این شد از قتل و مقتولان و پسرعمویش و همسرش که جان سالم از ترور او به در برده بودند، هیچ مطلبی به او نگوییم؛ و او را از لحاظ روانی در شرایط عادی و خوبی نگه داریم. چون باید هزاران کیلومتر راه طی می‌کردیم تا به ارومیه برسیم. شاید در بین راه او به لحاظ وضع و بحران روحی‌اش دست به اقداماتی از قبیل فرار یا خودکشی یا ضربه به ماموران بزند.
ساعت ۸ صبح روز بعد به ارومیه رسیدیم و بلافاصله تحقیقات جنایی از متهم آغاز شد. او در بازجویی‌ها گفت: شب حادثه پس از اینکه شرب خمر کردم، سلاح کمری خود را برداشته و به خانه عمویم رفتم. او بیشتر از پسر‌هایش به من اطمینان داشت و بیشتر از فرزندان خودش مرا دوست داشت. پس از خوردن شام و چای، چون تصمیم به قتل آن‌ها گرفته بودم؛ کلت خود را کشیدم اول عمویم سپس زن عمویم و بعد دخترش را با شلیک چند گلوله به قتل رساندم. کلید گاو صندوق را از جیب کت عمویم برداشتم و گاوصندوق را باز کردم. مبلغ ۷۰۰هزار تومان وجه نقد را برداشتم و برای آنکه وانمود کنم قتل و سرقتی در کار نبوده، با ریختن بنزین به تمام قسمت‌های خانه و روی اجساد، خانه را به آتش کشیدم و در حالی که خانه در حال سوختن بود از آنجا فرار کردم، سپس به خانه پسرعمویم در محله طرزیلو رفتم. ساعت۲ نیمه شب بود. در را زدم. پسر عمویم از پشت در گفت کیه؟ گفتم منم. چون او هم مرا دوست می‌داشت و به من اعتماد و اطمینان داشت؛ در را باز کرد. دیدم همسرش نگران شده و او هم به دنبال پسر عمویم به پشت در آمده؛ ناگهان کلت را کشیدم و چند تیر به طرف پسر عمویم و همسرش شلیک کردم و بعد از اینکه به زمین افتادند و مطمئن شدم مرده‌اند؛ محل را ترک کردم و متواری شدم و حالا پشیمان و ناراحت هستم.
او در مقابل بازجویی کارآگاهان که چرا این جنایت خوفناک و هولناک را مرتکب شدی، مدعی شد بعد از فوت پدرش عمویش او و مادرش را مورد آزار و اذیت قرار داده به همین دلیل تصمیم به انتقام گرفته است. سامان در بازجویی‌ها گفت: بعد از اینکه بزرگ شدم چند بار تصمیم گرفتم عمویم را به قتل برسانم ولی جرأت نمی‌کردم و می‌ترسیدم. روز حادثه مشروب خوردم و جرأت پیدا کردم و تصمیم گرفتم نیت خود را عملی سازم و عقده‌های چند ساله را از وجودم پاک کنم.
با اعترافات متهم، سرانجام او دو ماه بعد با درخواست اولیای دم در یک صبح سرد زمستانی اعدام شد.
سرهنگ مهری؛
کنسروی با طعم تریاک
فرمانده پلیس فرودگاههای کشور از کشف بیش از ۳۰ کیلوگرم مواد مخدر در فرودگاه امام (ره) خبر داد.
 به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل ازبی باک، مأموران مبارزه با مواد مخدر پلیس فرودگاه حضرت امام با همکاری مأموران گمرک در هنگام کنترل بارهای ارسالی به خارج از کشور در گمرک فرودگاه، به محموله‌ای به وزن یک تن و ۸۰۰ کیلوگرم شامل شش هزار قوطی کنسرو مشکوک می‌شوند.
فرمانده پلیس فرودگاههای کشور افزود: با استفاده از سگ‌های موادیاب مشخص شد که در ۶۰ عدد از این قوطی‌های کنسرو مواد غذایی، مواد مخدر از نوع تریاک جاسازی و در میان سایر قوطی کنسرو‌ها به صورت پلمپ شده و وکیوم شده قرار دارد.
وی گفت: این محموله تحویل گمرک فرودگاه حضرت امام شده بود که مأموران با استفاده از سگهای موادیاب آن‌ها را کشف می‌کنند.
سرهنگ مهری گفت: مقصد مواد مخدر لندن بود که تاکنون دو متهم دستگیر و تحویل مقامات قضایی شدند و اقدامات لازم هم برای دستگیری سایر مته‌مان در حال انجام است.
امسال این دومین محموله مواد مخدر است که کشف می‌شود
فرمانده پلیس فرودگاههای کشور با اشاره به اینکه امسال این دومین محموله مواد مخدر است که کشف می‌شود، افزود: محموله نخست محتوی ۱۲۰ کیلوگرم مواد مخدر تریاک بود که در داخل چرخ دنده‌های صنعتی جاسازی شده و در حال ارسال به لندن بود که کشف شد.
وی با هشدار به قاچاقچیان مواد مخدر افزود: همه خروجی‌های بار تحت کنترل پلیس است و به هیچ عنوان کسی نمی‌تواند محموله از را از این طریق و چه از طریق مسافری به خارج از کشور ارسال کند.
وی گفت: بر اساس رصدی که کردیم در سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ از طریق فرودگاه‌ها کسی نتوانسته است مواد مخدر به خارج از کشور منتقل کند.
مهری گفت: موارد متعددی بوده است که مسافران در بار همراه خود مواد جاسازی کرده بودند که همه آن‌ها در فرودگاههای داخل کشور دستگیر و به دست قانون سپرده شده‌اند.
هشدار به مسافران، مواظب افراد سودجو باشید
سرهنگ مهری افزود: با توجه به اینکه در روزهای پایانی سال قرار داریم و بازار سفرهای نوروزی گرم است برخی افراد سودجو و فرصت طلب، بعضی از افراد ناگاه را طعمه خود قرار می‌دهند و به آنان اعلام می‌کنند که هزینه سفر شما را می‌دهیم و باری را به عنوان امانت برای ما حمل کنید.
وی گفت: در برخی از موارد مسافران برای خیرخواهی بار دیگران را به امانت می‌گیرند و به خارج از کشور منتقل می‌کنند.
سرهنگ مهری از مسافران خواست به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی بار امانتی از کسی برای انتقال به خارج از کشور قبول نکنند
وی گفت: در بعضی از این موارد، دارای جاسازیهای پیچیده مواد مخدر بوده‌ایم که هموطنان در خارج از کشور گرفتار این موضوع شده و به زندانهای طویل المدت و شرایط بسیار سخت گرفتار شده‌اند.
در تهران؛
در مورد این زن به پلیس کمک کنید
در بهمن ماه امسال، وقوع یک فقره سرقت به عنف منزل به کلانتری اعلام، پرونده مقدماتی در این خصوص تشکیل و به دستور شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران، موضوع جهت رسیدگی در دستور کار پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از خبرگزاری دانشجو، در مورخه ۱۲/۱۱/۱۳۹۳ پس از چندین تماس تلفنی با خانه و در حالیکه خانم جوانی را به عنوان پرستار برای ایشان استخدام کرده بودم، به علت عدم پاسخگویی به تماس‌های مکرر!! خود را به منزل مادرم در خیابان دبستان رساندم؛ زمانیکه وارد خانه شدم، مادرم را بر روی زمین و در حالیکه از ناحیه سر دچار شکستگی شده بود، پیدا کردم. بلافاصله با اورژانس تماس گرفته و مادرم توسط عوامل اورژانس به بیمارستان منتقل شد».
شاکیه در ادامه اظهاراتش و در خصوص استخدام پرستار به کارآگاهان گفت: «حدودا یک هفته پیش از حادثه، در داخل قطار مترو با خانم جوانی آشنا شدم که مدعی بود به دنبال کار می‌گردد اما موفق به پیدا کردن کار مناسبی نشده بود؛ در حالیکه تحت تأثیر صحبت‌های این زن قرار گرفته و قصد کمک برای حل مشکل او را داشتم، به او پیشنهاد دادم تا در قبال دریافت حقوقی مناسب از مادرم پرستاری کند و او نیز بلافاصله پیشنهاد مرا قبول کرد».
شاکیه در ادامه به کارآگاهان گفت: «یک هفته از حضور این خانم جوان در منزل مادرم -که نزدیک به هفتاد سال سن دارد - گذشته بود و طی همین این مدت [کوتاه] به او اعتماد پیدا کرده بودم!!!؛ بنده هر روز در چندین نوبت با منزل مادرم تماس گرفته تا از حضور پرستار اطمینان پیدا کرده و همچنین جویای حال مادرم نیز باشم اما در مورخه ۱۲/۱۱/۱۳۹۳، هیچکس پاسخگوی تماس‌های تلفنی بنده نبود!؛ به تصور اینکه برای مادرم اتفاقی افتاده (بواسطه داشتن عارضه قلبی) سریع خود را از محل کار به منزل رساندم اما در کمال تعجب، مادرم را بر روی زمین پیدا کردم که از ناحیه سر دچار شکستگی شده و خون زیادی از وی رفته بود؛ در حالیکه هیچ خبری از پرستار مادرم نبود، بلافاصله مادرم را به کمک اروژانس به بیمارستان رسانده و در حال حاضر نیز مادرم در بخش مراقبت‌های ویژه تحت مراقبت قرار دارد».
شاکیه در خصوص نحوه اطلاع از سرقت طلا و جواهرات مادر ش نیز به کارآگاهان گفت: «در زمان انتقال مادرم به بیمارستان و در حالیکه در داخل آمبولانس کنار او حضور داشتم، متوجه کبودی‌های روی دست مادرم شدم که هیچ طلایی داخل دستش نبود؛ مادرم بیش از ۱۰ حلقه النگو در داخل دستش داشت اما در زمان انتقال به بیمارستان متوجه شدم که تمامی آن‌ها بهمراه یک رشته زنجیر و پلاک یادگار پدر مرحومم، سرقت شده است».
شکار تصویر پرستار قلابی
با توجه به شیوه و شگرد سرقت صورت گرفته و متواری شدن پرستار، کارآگاهان به محل زندگی مادر شاکیه مراجعه و در بررسی محل سرقت اطمینان پیدا کردند که ضربات وارد شده به ناحیه پشت سر و پیشانی پیرزن توسط یک گلدان بلورین صورت گرفته و سارق پس از بیهوشی پیرزن اقدام به سرقت طلا و جواهرات همراهِ پیرزن و همچنین چند رشته طلا و جواهرات داخلِ خانه کرده است.
در ادامه و با بررسی می‌دانی از محدوده محل زندگی مادر شاکیه، کارآگاهان موفق به شناسایی یک مغازه سوپر مارکتی شدند که صاحب آن یک دوربین مدار بسته را در بیرون از مغازه‌اش پیش بینی کرده بود؛ نهایتا تصاویر دوربین مداربسته بررسی و شاکیه موفق به شناسایی تصویر یک خانم بعنوان پرستار مادرش می‌شود.
سرهنگ کارآگاه سعدالله گزافی، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «در حال حاضر مادر شاکیه همچنان در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان تحت مراقبت‌های درمانی قرار داشته و امکان انجام تحقیقات از وی در خصوص نحوه ارتکاب سرقت، هنوز وجود ندارد».
سرهنگ سعدالله گزافی، با اشاره به دستور انتشار تصویر متهم تحت تعقیب پلیس آگاهی گفت: «با توجه به متواری شدن سارقی خانمی که تحت پوشش پرستار اقدام به سرقت بعنف طلا و جواهرات از مادر شاکیه کرده و به جهت شناسایی و دستگیری این شخص، دستور انتشار بدون پوشش این شخص از سوی مقام محترم قضایی صادر شده است؛ لذا از کلیه شهروندان محترم که موفق به شناسایی تصویر این شخص شدند درخواست می‌شود تا هرگونه اطلاعات در خصوص هویت، محل زندگی و یا محل‌های تردد وی را از طریق شماره تماس ۵۱۰۵۵۱۲۳ در اختیار کارآگاهان قرار دهند».
در تهران؛
دردسرهای شروری که عاشق شد
مجرم سابقه‌دار وقتی نتوانست دختر مورد علاقه‌اش را راضی به ازدواج کند، تصمیم به قتل او گرفت، اما با تیزهوشی دختر نوجوان در اجرای نقشه خود ناکام ماند.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، هفته گذشته دختر نوجوانی همراه والدینش به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان شهریار در غرب استان تهران رفت و با اعلام شکایتی گفت: یک روز وقتی از مدرسه به خانه می‌آمدم، پسر جوانی که در همسایگی ما زندگی می‌کند، راهم را سد کرد و مدعی شد به من علاقه دارد و باید با او ازدواج کنم. پسر خواستگار تهدید کرد اگر با او ازدواج نکنم، روی صورتم اسید می‌پاشد. موضوع را به خانواده‌ام گفتم و قرار شد اجازه دهیم او به خواستگاری من بیاید و بعد به بهانه‌ای مخالفت کنیم.
وی ادامه داد: آن‌ها به خواستگاری آمده و ما جواب رد دادیم، اما او دست بردار نبود و هر روز مزاحم من و اعضای خانواده‌ام می‌شد. خانواده‌ام پس از تحقیقات متوجه شدند این جوان فردی سابقه دار بوده و چند بار به اتهام سرقت، مزاحمت و زورگیری زندانی و چندی قبل آزاد شده است. سرانجام از او در کلانتری محل شکایت کردیم که در آنجا تعهد داد دست از مزاحمت‌هایش بردارد.
دو روز پیش در خانه تنها بودم که زنگ به صدا درآمد و وقتی در را باز کردم، با پسر شرور روبه رو شدم که با تهدید چاقو وارد خانه شد. او قصد داشت مرا بکشد که شروع به داد و فریاد کردم و با گلدان ضربه‌ای به سرش زدم و او از ترس فرار کرد.
با ثبت اظهارات دختر نوجوان و والدینش، بازپرس اسماعیل برجسته دستور قضایی لازم برای دستگیری متهم فراری را صادر کرد و او در ادامه تجسس‌های پلیسی زمانی که قصد داشت دوباره وارد خانه شاکی شود، دستگیر شد.
متهم با انتقال به کلانتری، در بازجویی به جرایمش اعتراف کرد و گفت: من عاشق دختر نوجوان شده و می‌خواستم با او ازدواج کنم، اما وی و خانواده‌اش با پی بردن به اینکه من سابقه دار هستم، با این ازدواج مخالفت کردند و از آن زمان مزاحمت‌هایم برای دختر نوجوان و خانواده‌اش شروع شد. من فقط می‌خواستم آن‌ها را راضی به ازدواج کنم.
متهم با قرار قانونی روانه زندان شد. تحقیقات تکمیلی از وی ادامه دارد.
لرزش زمین در کرمان
تهران-ایرنا: زلزله‌ای به بزرگی ۴ ریش‌تر مرز استان‌های کرمان و هرمزگان و حوالی نودژ در کرمان را به لرزه درآورد.
به گزارش مرکز لرزه‌نگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، زمان وقوع این زمین‌لرزه ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه و ۳۵ ثانیه روز جمعه بود.
تاکنون از خسارت‌های احتمالی این زلزله گزارشی مخابره نشده است.
تصادف خونین در جاده زنجان- ارمغانخانه
زنجان-ایرنا: سرپرست پلیس راه فرماندهی انتظامی استان زنجان گفت: برخورد دو خودرو و رانندگان دو خودرو سواری پژو پارس و سمند و یک تن از سرنشینان سمند در محور ارتباطی زنجان-ارمغانخانه به کام مرگ فرو رفتند. سرهنگ علی‌اصغر شیرمحمدی افزود: راننده خودرو سواری پژو بر اثر شدت صدمات وارده در دم فوت و راننده خودرو سمند و دختربچه پنج ساله نیز پس از انتقال به بیمارستان آیت‌الله موسوی زنجان تسلیم مرگ شدند.
وی زمان وقوع این حادثه تلخ و ناگوار را پنجشنبه شب اعلام و اظهار کرد: ۷ سرنشین دیگر این ۲ خودرو نیز که از نواحی مختلف بدن دچار آسیب شده بودند پس از اقدامات اولیه درمانی به منظور ادامه مداوا توسط آمبولانسهای اعزامی به مرکز درمانی منتقل شدند.
سقوط کارگر از بالای ساختمان
بیرجند- فارس: صبح روز گذشته یک کارگر ساختمانی که مشغول فعالیت در ساختمان در حال احداث هلال‌احمر خراسان‌جنوبی بود، به زمین سقوط کرد. علت سقوط این کارگر رعایت نکردن اصول ایمنی هنگام کار اعلام شد. وی پس از حادثه به بیمارستان امام رضا (ع) بیرجند منتقل شد اما وضعیت وی وخیم گزارش شده است.
تصادف در جاده چالوس ۳ قربانی گرفت
کرج- ایرنا: معاون امداد و نجات جمعیت هلال‌احمر استان البرز گفت: بر اثر تصادف در جاده چالوس محدوده پیچ سرهنگ ۷ نفر کشته و مجروح شدند. داوود رجبی گفت: این حادثه در ساعت ۲۱ در اثر برخورد یک دستگاه پژو ۴۰۵ با یک دستگاه خودرو جیلی رخ داد. وی ادامه داد: ۳ نفر از سرنشینان در دم جان باختند و ۴ نفر دیگر نیز مجروح شدند که به بیمارستان شهید مدنی کرج انتقال یافتند.
دستگیری شرور مسلح
کرمان-باشگاه خبرنگاران: فرمانده انتظامی فاریاب گفت: فردی که با شرارت و اعمال مجرمانه موجب نارضایتی شهروندان شده بود با تلاش ماموران انتظامی شناسایی و دستگیر شد. سرهنگ سعید افزود: طی بازرسی از محل اختفای شرور تعداد ۳ قبضه سلاح ممنوعه و مقادیری مهمات کشف و در این ارتباط پرونده تشکیل و شرور دستگیر شده تحویل دستگاه قضایی شد.
تصادف جان نوزاد را گرفت
مشهد- ایرنا: مدیر حوزه یک سازمان آتش‌نشانی مشهد گفت: بر اثر برخورد کامیون با یک دستگاه خودرو سواری پژو پارس نوزاد چند ماهه جان خود را از دست داد.
آتشپاد سوم مهدی رضایی افزود: این حادثه حوالی ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه روز شنبه به ستاد فرماندهی این سازمان اعلام و آتش‌نشانان به محل حادثه واقع در منطقه الهیه مشهد اعزام شدند. وی تصریح کرد: در این حادثه یک دستگاه کامیون حمل شیر با یک خودرو پژو پارس که در حال دور زدن در دور برگردان خیابان امیریه این منطقه بود برخورد کرد.
رضایی یادآور شد: بر اثر این برخورد نوزاد چند ماهه از شیشه خودرو پژو به بیرون پرتاب شده و به علت برخورد با سطح خیابان در دم جان باخت.
وی ادامه داد: ۳ نفر دیگر نیز میان آهن‌پاره‌های خودرو پژو گیر کردند که با استفاده از تجهیزات هیدرولیکی به بیرون منتقل و توسط عوامل اورژانس به بیمارستان اعزام شدند.
کشف جسد در کانال آب
شیراز- خبرنگار کیهان: جسد فردی مجهول‌الهویه درون کانالی واقع در منطقه پل فسا کشف شد. ماموران آتش‌نشانی شیراز پس از اطلاع به محل حادثه اعزام و جسد مزبور را از میان باتلاق بیرون کشیدند.
جسد متعلق به مردی حدود ۳۵ ساله است که برای بررسی بیشتر و تشخیص علت مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت.
جسد پدر در دستان فرزند امدادگر
زنجان-ایرنا: مسئول روابط عمومی جمعیت هلال‌احمر استان زنجان گفت: امدادگر جاده‌ای این جمعیت بی‌آنکه متوجه شود جسد پدرش را از خودرویی که بر اثر برخورد با تریلر به آهن‌پاره تبدیل شده بود بیرون کشید.
اسماعیل خردمند افزود: این حادثه تلخ و خونین ساعت ۲ و ۲۷ دقیقه بامداد پنجشنبه در کیلومتر ۲۰ محور ارتباطی بیجار- زنجان رخ داد.
وی اظهار کرد: زمانی که امدادگر فرزند به همراه سایر امدادگران این جمعیت مشغول بیرون آوردن راننده فوت شده و دو مصدوم این حادثه بودند به دلیل تاریکی شب و چهره خونین جسد، فرزند وی پی به موضوع نبرد.
خردمند تصریح کرد: این امدادگر برای شناسایی و ثبت هویت فرد کشته شده به محل حادثه بازگشت، و وقتی دست در جیب قربانی کرد کارت ملی پدر را در مقابل جشمان خود دید.
دستگیری کارمند قلابی
یزد ـ خبرنگار کیهان: رئیس حفاظت و اطلاعات دادگستری یزد گفت: در پی کسب اطلاعاتی مبنی بر جعل عنوان دادگستری و تحصیل مال از طریق کلاهبرداری توسط فردی به هویت «مرتضی. د» در این استان رسیدگی به موضوع آغاز، و متهم شناسایی و دستگیر شد.
غلامعلی وهشیری افزود: در این پرونده متهم ۲ شاکی خصوصی دارد و با عناوین مختلف جمعا ۳۳۰ میلیون ریال کلاهبرداری کرده است.
توقیف انواع کالای قاچاق در اهواز
اهواز - واحد مرکزی خبر: یک محموله کالای قاچاق به ارزش ۱۰ میلیارد ریال در اهواز کشف شد. فرمانده انتظامی خوزستان گفت: این محموله که تعداد قابل توجهی انواع کالای قاچاق شامل البسه، کفش، لوازم آرایشی و بهداشتی است، در بازرسی از یک دستگاه خودرو کامیون کشنده ولوو کشف شد. سرتیپ محمدرضا اسحاقی افزود: این کامیون که از بنادر جنوبی به مقصد تهران در حال حرکت بود در محورهای مواصلاتی ورودی کلانشهر اهواز توقیف شد. وی ادامه داد: در این ارتباط ۲ نفر دستگیر و تحویل مراجع قضایی شدند.
توقیف محموله چوب تاغ
سمنان - خبرنگار کیهان: فرمانده انتظامی شاهرود گفت: ماموران ایستگاه بازرسی شهید نوری ساعت ۴ بامداد روز جمعه به یک دستگاه کامیون مظنون شده، و آن را متوقف کردند.
سرهنگ غلامرضا کاظم‌زاده افزود: در بازرسی از کامیون ۹ تن چوب تاغ که به صورت قاچاق حمل می‌شد کشف و ضبط شد.
وی ارزش چوب مکشوفه را یک میلیارد ریال اعلام کرد و افزود: در این ارتباط یک نفر دستگیر شد.
قاچاق شیشه‌آلات در جلفا
تبریز - خبرنگار کیهان: فرمانده انتظامی جلفا از توقیف تریلر حاوی کالای قاچاق شیشه‌آلات به ارزش تقریبی یک میلیارد ریال در این شهرستان خبر داد. کاظم دهقانی گفت: عوامل پلیس آگاهی شهرستان، تریلر حاوی بیش از یک هزار کارتن کالای قاچاق شیشه‌آلات خارجی کشف و ضبط کردند.
رد رشوه ۳۶ میلیونی
اهواز - واحد مرکزی خبر: رئیس بازرسی فرماندهی انتظامی خوزستان گفت: ماموران کلانتری ۱۱ شهر شوش‌تر در حین گشت‌زنی در سطح حوزه استحفاظی، دو کیف‌قاپ و سارق محتویات خودرو را شناسایی و دستگیر کردند. سرهنگ یدالله امیری افزود: مته‌مان دستگیر شده برای سیر مراحل قانونی به کلانتری منتقل و تحویل اداره تجسس کلانتری شدند.
وی اعلام کرد: یک نفر از بستگان مته‌مان با مراجعه به مسئول اداره تجسس کلانتری، جهت دخل و تصرف در پرونده به مامور پلیس پیشنهاد رشوه به مبلغ ۳۶ میلیون ریال کرد که مسئول اداره تجسس کلانتری ضمن امتناع از دریافت مبلغ پیشنهادی، متهم را برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی کرد.