فوتبال ما حکایت غم انگیزی دارد. بعد از هر تورنمنت رسانهها، کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال به ایرادات اساسی اشاره کردند و بیراهه رفتن فوتبال با این سیستم مدیریتی و این روال سنتی و «تاکتیک حسینقلی خانی» را به نقد کشیدند. گفتند و گفتیم که فوتبال جهان بسرعت در حال پیشرفت است.
عصرجهان/الف - محمود صباغی
پس از آنکه ماجرای کهنه و کشدار فوتبال ما از ابعاد مختلف زخم ناسوری شد که امیدی بر بهبود آن لااقل به این زودیها متصوّر نبودیم و هنوز تب داغ ماندن یا نماندن سر مربی تیم ملی فروکش نکرده بود که این روزها ماجرای عجیب و غریب استادیوم تبریز و اعلام اشتباه عمدی نتیجه دیدار همزمان که در اصفهان برگزار میشد، همه را در بهت و حیرت فرو برد که نقل محافل و رسانه هاست.
مگر نه اینکه قهرمانی یک تیم فوتبال یک رویداد صرفآ ورزشی است که قاعدتآ اثرات چندانی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ندارد؟ اگر چنین است – که هست - پس چگونه در یک فاصله زمانی هفت – هشت دقیقهای تمام وسائل ارتباطی و رسانهای همزمان دچار اختلال میشود؟ (به نقل از مدیر عامل تیم نفت تهران در مصاحبه با رسانهها) و مگر منافعی غیر از «یک موفقیت ورزشی مطلق» در میان است که امکان رسوخ در سیستم کنترلی و اداری کشور وجود داشته باشد؟ درتجزیه و تحلیل ماهیت امروز فوتبال ما و اتفاقاتی از این دست که خارج از حوزه ورزش و قهرمانی و.. است، صرفنظر از افت شدید بازیکنان از لحاظ کیفی و کمّی که خود داستان کشدار و غم انگیز دیگری است، ریخت و پاشهای کلان که بعضآ رنگ و بوئی از فساد سنگین مالی بخود میگیرد، وضعیت ناخوشایند امروز را موجب شده که چنین وقایع بیسابقهای در دنیای ورزش را شاهدیم.
شک نیست که صرفنظر از اینکه فاصله فوتبال ما روز بروز با آسیا و جهان بیشتر میشود، علل اصلی را باید درعدم ثبات مدیریتی و انتساب مدیران ناکارآمد سیاسی که به ورزش و بویژه فوتبال تسرّی پیدا کرده جستجو کرد. و همین جاست که بیراهه رفتن فوتبال ما آغاز میشود. اگر بپذیریم که سوءمدیریت و فقدان صلاحیّت مدیریتی بنیان هر سیستم – حتی کارآمدی - را متزلزل خواهد کرد، از فوتبالی که بشدت از سوء مدیریت رنج میبرد و گردش مالی سالانه آن به دهها میلیارد تومان میرسد، چه انتظاری میتوان داشت؟ همین دو نکته مهم که اشاره شد زمینه مناسبی برای گرایش به انحراف مالی و وقایعی از جنس واقعه تبریز را فراهم نخواهد کرد؟ درکنترل هر سیستم موفّق که از مدیرانی کاربلد، با ثبات و قدرتمند سود میبرد کوچکترین خطایی رخ نخواهد داد و اگر هم رخ دهد قبل از آنکه نضج گرفته و رسانهای شود در نطفه خفه خواهد شد.
متاسفانه آنچه در سیستم اداره فوتبال ما رخ میدهد شیوهای بکلی متفاوت است. از یکسو خلاء مدیریتی قدرتمند در راس هرم اداره فدراسیون فوتبال که بصورتی وارونه از سوی تعدادی مربی که بصورت چرخشی در تیمهای مطرح کشور جابجا میشوند و تعدادی بازیکن نما که با ایرادات قابل توجه و بدور از دنیای حرفهای – به معنای عام کلمه – از این تیم به آن تیم شده و با بیاخلاقترین آنها نیز برخورد قاطع ومتناسبی صورت نمیگیرد منفعلانه عمل کرده و هیچ در اندیشه پیشرفت منطبق با علم روز فوتبال جهان نیست و از سوی دیگر رخنه و رشد افراد و مراکزی که فاقد صلاحیت لازمند، بیشبهه زمینه مناسبی برای ریخت و پاشهای کلان و گرایش به سوی حواشی و باند بازی و تبانی و...
بالاخره بسوی فساد خواهد بود. از تازهترین نمونههای شاخص ضعف مدیریتی را در ماجرای ابقای سرمربی کنونی تیم ملی بوضوح دیدیم. بعد ازماهها کش و قوس و ناتوانی فدراسیون درانجام ابتدائیترین مسئولیت، بالاخره در پاسخ به مطالبات عمومی و با دخالت مستقیم دولت و معرفی نماینده تام الاختیار، ماجرا با ماندن سرمربی پرتقالی تیم ملی و در یک مقطع چند روزه به ظاهر خاتمه پیدا کرد. اما چند روز بعد و در نهایت تعجب موضعگیری تند وزیر ورزش و انتقاد شدید شخصی ایشان از این مربی را شاهد بودیم! طبیعی است سئوال بزرگی در اذهان عمومی شکل میگیرد که چگونه وزارت ورزش با هدف پایان دادن به ماجرا نماینده تام الاختیار معرفی میکند اما بعد از چند روز بالاترین مقام ورزش کشور دوباره کار ساده انتخاب سرمربی را زیر سئوال برده و فرآیند بظاهر پایان یافته آنهم با حضور نماینده خود را مجددا وارد بحران میکند؟
نقدی که بر روال سیاسی وزارت ورزش وارد است اینکه مثلآ آیا امکان آن نبود قبل از معرفی نماینده تام الاختیار و حضور در فرآیند تصمیم گیری، ابهامات امروز جناب وزیرپاسخ داده میشد؟ حال که موضوع بظاهر با دخالت وزارت ورزش در ابقاء سرمربی تیم ملی ظاهرآ بخوشی فیصله پیدا کرده، چه الزامی به رسانهای کردن ابهامات جناب وزیردر میان بوده؟ اگر افکار عمومی این روند نادرست را به تاثیر گذاری مراکز غیر مسئول نسبت دهد، بخطا رفته است؟ آیا مجموعه این فرآیند ناشی از ضعف مدیریتی و ناتوانی فدراسیون فوتبال از بدیهیترین مسئولیتهای مدیران این نهاد ورزشی نیست؟
فوتبال ما حکایت غم انگیزی دارد. بعد از هر تورنمنت رسانهها، کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال به ایرادات اساسی اشاره کردند و بیراهه رفتن فوتبال با این سیستم مدیریتی و این روال سنتی و «تاکتیک حسینقلی خانی» را به نقد کشیدند. گفتند و گفتیم که فوتبال جهان بسرعت در حال پیشرفت است. حواشی و اتفاقات عجیب و غریب و آنچه در تبریز گذشت نتیجه مستقیم ضعف مدیریتی است. آن دریابیم و طرحی نو در اندازیم. بار دیگر میگویم «آینده خیلی زود فرا میرسد».