اخبار عمومی
اعلام وصول 2
7534
تاریخ انتشار: 1394/08/23 21:36
فارسی بعنوان زبان رسمی برای همه اقوام ایرانی ازجمله لر،کرد و گیلک و... دارای احترام بوده و هست اما واقعیت این است که هیچ زبانی نمی تواند جایگاه زبان مادری را برای یک ملت و یا مردم بگیرد

"حسین عیسوند اسدی" فعال فرهنگی و کنشگر اجتماعی لر زبان در مطلبی با عنوان "بررسی نظام و دستگاه زبان و خط لری" در پایگاه اطلاع رسانی "عصرجهان" اینگونه نوشت:

زبان هویت اصلی فرهنگ هر مردمی است و حفظ وحراست از زبان مادری وظیفه تک تک گویشوران یک زبان است،اما هرزبانی برای بقا و دوامش نیازمند توجه و ساماندهی است برای اینکه در دنیای کنونی زبانی بتواند بقا و دوام داشته باشد باید دارای خط و دستور زبان مدون باشد و تولید فرهنگی و علمی با آن صورت گیرد و به طبع شرایط برای آموزشش از هرنظر مهیا شود.

درسال ها و سده های اخیر بسیاری از زبان ها زنده دنیا و کشورمان ایران به دلایل مختلف ازجمله بی توجه و یا مغلوبیت فرهنگی به کلی از بین رفته و فراموش شده اند و برخی دیگراز زبان های کهن و اصیل ایرانی ازجمله زبان لری وگیلکی و کردی(البته کردی کمترخطر انقراض را حس می کند)و...اگر مورد توجه ومرمت قرارنگیرند و شرایط آموزش برای این زبان ها مهیا نشود بی شک این زبان های کهن و اصیل به زودی سرنوشتی جز انقراض و خاموشی نخواهند داشت اما باتوجه به اینکه در حوزه زبان لری سال هاست که کم بیش فعالان عرصه زبان شناسی و فرهنگی اقداماتی ازجمله طراحی خطوط لری(برای مثال جدید ترین خط لری خط پاپریک هست) انجام داده اند اما متاسفانه این تلاش ها و اقدامات به دلایل مختلفی که عمده ی این دلایل مسايل مالی هست،به اقبال خوبی روبه رونشده اند.

یکی از دلایل عمده ی انقراض بسیاری از زبان های کهن ایرانی در دهه های اخیر کم توجهی زبان شناسان ایران به این زبان ها بود بطوریکه دایما خارج از منطق علم زبان شناسی زبان هایی مثل لری یا کردی یا گیلکی و... را لهجه و یا گویشی از زبان فارسی خوانده اند و این باور غیر علمی متاسفانه به بسیاری ازکتب و مقالات زبان شناسی راه پیدا کرد و مورد قبول همگان قرار گرفت و روز به روز زبان های مثل لری،کردی و...که پیشینه و غنا چندین برابر فارسی دارند به حاشیه رانده شده و ازسوی همگان حتی گویشوران این زبان ها مورد کم توجهی و بی مهری قرارگرفتند و می گیرند.

فارسی بعنوان زبان رسمی برای همه اقوام ایرانی ازجمله لر،کرد و گیلک و... دارای احترام بوده و هست اما واقعیت این است که هیچ زبانی نمی تواند جایگاه زبان مادری را برای یک ملت و یا مردم بگیرد چرا که زبان مادری در نهاد و ذات آدمی وجود دارد،برای مثال یک لرحتی اگر سالیان دراز در یک محیط فارس زبان زندگی کند و به فارسی تکلم کند بازهم در بسیاری از مواقع ناخواسته و ناخودآگاه در میان حرف هایش از واژگان زبان مادریش استفاده می کند و این موضوع نشان دهنده این ست که زبان مادری یک امری ذاتی است.

اما در این قسمت ما برای قضاوت بهتر و علمی خوانندگان از دید علم زبان شناسی،زبان و یا گویش بودن لری را بررسی خواهیم کرد،تا به دور از تعصب و قضاوت های سیاسی و نژاد پرستانه برما روشن شود که آیا لری خود یک زبان هست یا لهجه و گویشی آن هم از زبان فارسی،لذا در این قسمت لازم است که تعاریفی که علم زبان شناسی از زبان،گویش و لهجه ارایه کرده است را نقل کنیم و سپس برپایه این تعاریفات علمی و مورد قبول متخصصان علم زبان شناسی گویش یا زبان بودن لری را مورد بحث قراردهیم.

تعریف زبان:

ﺯﺑﺎﻥ ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﯼ ﻣﻨﻈﻢ ﺍﺯ ﺁﻭﺍﻫﺎ ﯾﺎ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﮐﻼﻣﯽ ﯾﺎ ﻧﻮﺷﺘﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯼ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﯾﺎ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺧﺎﺹ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﻭ ﻓﻬﻢ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ.(languag Encyclopædia Britannica.2008.)

ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ ﺍﺻﻠﯽ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻪ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺖ.ﻫﺮ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﯽ ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻔﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺯﺑﺎﻥ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ.ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻭ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﺯﺑﺎﻥﻫﺎﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﯽ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﺷﻮﻧﺪ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺩﻗﯿﻖ ﺑﯿﺎﻥ ﮐﺮﺩ.ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﮐﻠﯽ ﺍﮔﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﻓﻬﻢ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺩﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯽﺷﻮﺩ.

ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺩﻗﯿﻖﺗﺮ:

ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ ﯾﮏ ﺑﻌﺪ ‏( ﺯﻣﺎﻥ‏) ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﭘﯿﺎﻡ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ.

ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ ﯾﮏ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﻧﺸﺎﻧﻪٔ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﻪ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﺁﯾﺪ،ﻣﺠﻤﻮﻋﻪٔ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺷﮑﻞ ﻣﯽﺩﻫﺪ،ﻭﯾﮋﮔﯽﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﺎﺹ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ(ﯾﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺍﺧﺺ ﺯﺑﺎﻥ میﺧﻮﺍﻧﯿﻢ‏)میﺑﺎﺷﺪ.

ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﻼﻣﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﺎﺹ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﮐﺮﺩ،ﺩﺭ ﺗﺠﺰﯾﻪٔ ﺑﺎﺭ ﻧﺨﺴﺖ ﮐﻼﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻭﺍﺣﺪﻫﺎﯼ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﮐﻮﭼﮏﺗﺮ—ﻭ ﺑﻪ ﺑﯿﺎﻥ ﺩﻗﯿﻖﺗﺮ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﺑﺴﯿﻂ—ﺗﺠﺰﯾﻪ ﮐﺮﺩ،ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﺣﺪﻫﺎ ﺗﮑﻮﺍﮊ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ.

ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪٔ ﺩﻭﻡ ﻫﺮ ﺗﮏﻭﺍﮊ ﺭﺍ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻭﺍﺣﺪﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏﺗﺮ ﺁﻭﺍﯾﯽ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﮐﺎﺭﺑﺮﺩ ﺁﻭﺍﯾﯽ ﺑﺴﯿﻂاند ﻭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﻓﺎﻗﺪ ﻣﻌﻨﺎ،ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﺰﺀﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏﺗﺮ ﻭﺍﺝ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ.(ابوالحسن نجفی،26-34) ‏

تعریف گویش:

ﮔﻮﯾﺶ ﺑﻪ ﺷﮑﻞﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺯﺑﺎﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻔﺎﻭﺕﻫﺎﯾﯽ ﺁﻭﺍﯾﯽ ﯾﺎ ﺩﺳﺘﻮﺭﯼ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥِ ﺩﻭ ﮔﻮﯾﺶ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ‏(ﮔﻮﯾﺶﻭﺭﺍﻥِ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ‏) ﻫﻢﭼﻨﺎﻥ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺳﺨﻦ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﻨﻨﺪ .

ﺍﮔﺮ ﻭﺟﻪ ﻣﻤﯿﺰﻩٔ ﺑﯿﻦ ﺩﻭ ﺯﺑﺎﻥﮔﻮﻧﻪٔ ﯾﮏ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﻤﺪﺗﺎً ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﻭﺍﮊﮔﺎﻥ ﻭ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ‏( ﻧﺤﻮ‏) ﺑﺎﺷﺪ،ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﮔﻮﻧﻪ ﺩﻭ ﮔﻮﯾﺶ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺯﺑﺎﻧﻨﺪ.(ﺭﻧﺠﺒﺮ ﭼﻘﺎﮐﺒﻮﺩﯼ،ﻭﺣﯿﺪ.ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺯﺑﺎﻥﮔﻮﻧﻪﻫﺎ. 1391. ﺹ۵ )

تعریف لهجه:

ﺑﻪ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺗﻠﻔﻆ ﯾﮏ ﺯﺑﺎﻥ (یا گویش)ﺍﻃﻼﻕ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﯾﮕﺮ،ﺍﮔﺮ ﮔﻮﯾﺸﻮﺭﺍﻥ ﯾﮏ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺩﺳﺘﻮﺭﯼ ﻭ ﻟُﻐﻮﯼ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻧﻮﻉ ﺗﻠﻔﻆ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﺎ ﺣﺪﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺍﻗﺎﻣﺘﮕﺎﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺩﺍﺩ،ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻟﻬﺠﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

برای مثال لهجه اصفهانی بدونه اینکه واژگان،دستورزبان و...متفاوت با لهجه فارسی تهرانی داشته باشد آهنگ تلفظ برخی از واژگانش با مثلا فارسی تهرانی فرق دارد مثلا در لهجه اصفهانی "شده است "به صورت"شدهِ ست"،ولی همین جمله در لری مثلا لری بختیاری یا لرلکی می شود "وابیده یا آبیده" همانطوری که مشاهده می کنیم کاملا متفاوت ازفارسی است و این موضوع را می رساند که این دوجمله هرکدام از یک زبان مستقل اما هم خانواده هستند.

هرچند که در بسیاری از موارد این تفاوت ها میان لری و فارسی دیده می شود،لیکن ما برای تفهیم بهتر تعریف لهجه سعی کردیم یک نمونه مثال بزنیم.

-یا اگر مثال های بیشتر بخواهیم بزنیم این مثال را می آوریم:

فارسی:

دخترخانم وسط آب نرو آب گل آلود است و خرچنگ دارد

لری بختیاری:

دُهدَر مینجا آوه مَرو آوه لغینه(خرَهینه) وه کرزلنگ داره

لری خرم آبادی(مینجایی)

دُخدِر د مینجا آوه نَرو آوه لخینه وه کرژنگ داره

لری لکی:

دت دمینجا آوه نَچو آوه لخینه وه کرژنگ دیره

لری ممسنی:

دُور مره منه اُو کرنجال منشه و غندالیه

در واقع در نگاه اول هر خواننده ای شاهد تفاوت فاحش لری(گویش های مختلف)با فارسی می شود و این تقریبا شبیه لطیفه هست،که حتی برخی نویسندگان نیز لری را گویش هم نه بلکه لهجه ی! از فارسی می خوانند و ناگفته پیدا است که این نظرات تا چد حد غیر علمی ست و صرفا از دیدگاه های سیاسی که در دهه های پیش به کتب و مقالات علمی واردشده و تاکنون هم اصلاح نشده است نشات گرفته و می گیرد.

طبق تعاریفی که در بالا از زبان،گویش و لهجه نقل کردیم،لری یک زبان است که گویشوران قابل توجهی دارد برای مثال گویش لربختیاری هرچند از نظر واژگانی و دستوری تفاوت هایی با لری خرم آبادی(مینجایی) دارد اما هردو گویش های یک زبان هستند و گویشوران هرکدام با کمی دقت می توانند متوجه منظور هم بشوند و درصد بالایی از واژگان رایج دو گویش یا دقیقا مشابه هست یا ریشه مشترک و یکسانی دارد و این شرایط برای سایر گویش های لری نیز صادق هست.

پس می توانیم چنین بگویم که لری بختیاری،مینجایی و دیگرگویش های زبان لری هرچند که بعضی ازخاصیت های منحصر به فرد را دارند ولی همه از یک زبان مشترک بنام لری هستند.

زبان های لری،کردی،گیلکی،فارسی و دیگر زبان های اقوام ایرانی همه خویشاوند وهم ریشه هستند اما هیچ کدام زیرمجموعه دیگری نیست و گویش خواندن این زبان های کهن و با سابقه موجبات ضعف و نابودی آنان را فراهم می آورد.

همانطوری که اشاره کردیم بسیاری براین باور هستند که زبان لری به همراه زبان های کردی،فارسی،گیلکی و سایر زبان های اقوام که به اقوام ایرانی معروف هستند جزء زبان های ایرانی(هند واروپایی) به حساب می آیند و خویشاوند زبان های ذکر شده است اما با این همه بسیاری از واژگان در زبان لری وجود دارد که تباری کهن و غیر هند واروپایی دارند و به احتمال بسیار زیاد بخش زیادی از زبان لری خاستگاهی ایرانی اصیل(کاسی- ئیلامی)دارد و به این خاطر که در تمام دوران هخامنشی زبان ئیلامی زبان نخست امپراطوری هخامنشی بوده است بیشتر این خویشاوندی های ذکرشده منشاء درچنین موضوعی دارد از طرفی باستان شناسان و جغرافیا دانان و مورخانی نیز براین باورند که زبان ساکنان زاگرس شکل ویژه ی از بقایای زبان ئیلامیان و کاسیان هست که معرف به هوزی،خوزی یا هوجه است،درهمین راستا باستان شناس معروف ریچارد فرای می گوید که جغرافیا دانان ومورخان قرن دهم که به عربی می نوشتند از وجود زبان خوزی در کوهستان های زاگرس خبر داده ند که بازمانده زبان باستانی و کهن ئیلامیان است.

همانطوری که می دانیم استان خوزستان از دو بخش دشت و کوهستان تشکیل شده است که بخش کوهستانی سکونتگاه لرهای مینجایی و لرهای بختیاری هست،گرچه تعدادی از این مردمان در دشت خوزستان نیز از گه باستان سکونت دارند اما غالب جمعیت لرهای بختیاری ومینجایی در قسمت کوهستانی خوزستان سکونت دارند.

در قسمت دشت نیز مردمانی سکونت دارند(به استثنایی اعراب که درچند قرن گذشته به دلایل مختلف به خوزستان مهاجرت کردند)که گویش وفرهنگ شان شباهت 90% با سایر لرها ازجمله لرهای بختیاری دارد.

بسیاری از مورخان و باستان شناسان زبان ساکنان خوزستان را خوزی یا هوزی دانسته اند که آخرین شکل باقی مانده از زبان ساکنان نخستین زاگرس و دشت خوزستان(ایلامیان وکاسیان) است.

برای مثال برتولد اشیولر در کتاب تاریخ ایران جلد یک درباره زبان خوزیان می گوید((بنابه اقرار صریح اهل آن عصر این زبان نه به زبان عربی ارتباطی داشته،نه به زبان پارسی حتی الفبای عربی برای کتابت،تلفظ وتحریر آن کافی نبوده وخطا نیست که این زبان ویژه را بازمانده زبان ایلامیان(ئیلامیان)باستان بدانیم))

استخری در مسالک المماک درباره زبان ساکنان خوزستان(که شکی در لریت آنان نیست)چنین آورده است:

((بیشترآنان می توانند فارسی و عربی صحبت کنند ولی آنها زبان خودشان را دارند که نه عبری است و نه سریانی و نه فارسی))

پرفسور مینورسکی نیز سخن استخری را برای توصیف زبان ساکنان خوزستان بعنوان نمونه نقل می کند.

به هر حال چنان که از تمام این شواهد و مدارک پیدا است لری یک زبان مستقل است و حتی اگر هم خویشاوند فارسی باشد اما زیرمجموعه و گویشی از آن نیست،چه بسا که احتمال برعکس بودن این مهم بسیار علمی و عقلانی تر است.

خط لری :

همانطور که می دانیم یکی از شرط های به رسمیت شناختن یک زبان این است که آن زبان داده های خطی مخصوص به خودش باشد،گرچه تلاش ها از سال ها پیش برای طراحی خط لری آغاز شده است و در سال های گذشته نیز خطوطی برای لری پیشنهاد شد(خط آستاره وزاگرس)اما هیچ کدام به دلایلی اقبال پیدا نکردن و منسوخ شدند،اما به تازگی خط لری جدیدی بنام پاپریک(طراح غلامرضا مهرآموز)طراحی شده است که تشریح کامل آن از حوصله این بحث خارج است و ما یک نمونه نوشتاری از این خط را بعنوان پایان بخش کلی این نوشتار در زیر خواهیم آورد:

متن اصلی:

ھوڤاری یا پاچە عیلام کئ ز گاتئ مئنجئقا ڤئ دینا ز لا ئیروٙنیأل ڤئ نومئ خوٙزئستوٙن نوم دیار ڤابیدٙئ 42000 کئلومئترئ چارسیک جاگأپیسئ یأنی چأندئ ڤولاتئ دانمارک مئنئ ھوم پئیڤأندئ ئوروٙپا ز دیجا زئمین شئناسی سوٙزیانا ز پوٙرئستئن ماسئ آ نأرم بئ یأک راست ڤابیدٙئ و بئ لا شومال کأم کأم بئلونی ئگئرئ تا مینجا ئیسئنی آستوٙن أڤاز، ڤئ بئلوٙنی صأدٙ مئرت ئرأسئ.

مئنئ پاسار کویألئ لوٙرئسوٙ(کئ ئیسئ بئس ئگون أندیمئشک) بئلوٙنیس ئبوٙ 1700 مئرت.

ھوڤاری عیلام ز أصل لیری گأپ ز میڤە و گأندوم ڤابیدٙئ. شایألئ ساسوٙنی(244 تا 638 زایئشتی) ڤا أسیروٙنی کئ ز ڤولاتئ روٙم گئرئھدٙئن ئستئل یا أڤ بأند راست ئکئردئن و تورئ أڤە یا کانال ئکأندئن سی ئڤیاری کئردئنئ زئمینا سی کئشت. سوٙزیانا تا گات مئنجئقایی سی خوس سأردیاری بیدٙئ.

ڤولات دوٙنئسمأندا موسألموٙن سأدە دأئوم زایئشتی خوٙڤ ز نئیشئکأریس ڤیرکاری کئردئنئ. ڤئلی ز ئوٙسو بئ نیا ئی ڤولات ری کئرد بئ رومئستئن و چوٙل ڤابیدٙئن و یە کولی زی ڤولات سی نأبیدٙئنئ ئڤ و سوٙر بیئن ئڤ رأھدٙ بئ کوٙری.

فأقأط ڤا أڤودٙئنئ صأنعأت نأفت بی کئ دوڤأرتە ئی ڤولات ڤورئستا سأرئ پا خوس و کئرد ڤاکئل

متن ترجمه:

دشت ایلام که ازقرون وسطا به بعد توسط ایرانیان به عنوان خوزستان شناخته شده است٬تقریبا ۴۲۰۰۰کیلومترمربع وسعت دارد٬یعنی معادل مساحت دانمارک.ازنظرزمین شناسی سوزیانا از رسوب ماسهٔ بسیار نرمی تشکیل شده است؛ازسواحل خلیج فارس به سوی شمال به تدریج ارتفاع می گیرد تا درمرکزفعلی استان(اهواز)٬به ارتفاع صدمتر می رسد.

درکوهپایهٔ لرستان(که امروزاندیمشک نامیده می شود) به ارتفاع ۱۷۰مترمی رسد.

دشت عیلام دراصل انباری واقعی ازمیوه وگندم بوده است.شاهان ساسانی(۲۲۴تا۶۳۸م)با استفاده از اسیران جنگی رومی درساختن سد٬نظم وترتیب آبیاری را بهسازی کردند.درواقع سوزیانا تا قرون وسطا به پیشرفت ادامه داده است.

جغرافی دانان مسلمان قرن دهم میلادی ازبرداشت محصول نیشکر آن به نیکی یاد کرده اند.اما ازآن پس این خطه روبه ویرانی نهاد وسطوح عظیمی به علت فقد زهکشی مناسب توسط شوره ازبین رفت.

حسین عیسوند اسدی


بیشتر بخوانید :


کانال تلگرام عصر جهان


هادی
|
Iran
|
1396/05/28 10:03
  +1

  -0
پاسخ
فوق العاده بود استاد
ایرج
|
Iran
|
1400/02/15 18:54
  +0

  -0
پاسخ
عالی


ثبت نظر

نام*
ایمیل(اختیاری)
نظر*