1403/02/01 08:42


1820
تاریخ انتشار: 1393/05/25 17:26
پایگاه اطلاع رسانی عصر جهان
ایل بهمئی همانند سایر ایلات رسم و رسوماتی در مجالس عروسی خود داشته که امروزه اکثریت قریب به اتفاق آن رسم و رسومات برافتاده و دختران و پسران جوان همانند سایر هم سن و سالان خود در کلان شهرها به برپائی آئین ازدواج می پردازند. در این نوشتار بعد از مقدمه ای کوتاه به یادآوری برخی از آئین های عروسی در گذشته های نه چندان دور در میان ایل بهمئی می پردازیم

 

گروه اجتماعی  پایگاه اطلاع رسانی عصر جهان

آئین عروسی در میان عشایرایل بهمئی

مقدمه:

در گذشته های نه چندان دور هر ایلی جهت برپائی مجلس شادی خود از جمله عروسی آداب و رسومی داشتند.

ممکن است رد پای عشق های رومانتیک در این ازدواج ها کم رنگ بوده اما هر چه بوده آمار طلاق در آن بسیار پائین بوده،البته به دنبال نتیجه گیری در این خصوص نمی باشیم

ایل بهمئی همانند سایر ایلات رسم و رسوماتی در مجالس عروسی خود داشته که امروزه اکثریت قریب به اتفاق آن رسم و رسومات برافتاده و دختران و پسران جوان همانند سایر هم سن و سالان خود در کلان شهرها به برپائی آئین ازدواج می پردازند. در این نوشتار بعد از مقدمه ای کوتاه به یادآوری برخی از آئین های عروسی در گذشته های نه چندان دور در میان ایل بهمئی می پردازیم

 

پیشینه  ایل بهمئی

بهمئی از نام بهمن یکی از فرزندان عالی (فردی از رؤسای یکی از طوایف بزرگ بختیاری) گرفته شده است. عالی چهار فرزند به نامهای بهمن، طیب، یوسف و خدر داشت.  

ایل بهمئی در راستای سیاست اسکان عشایر، ایل بهمئی را به لحاظ جغرافیای سیاسی در دو استان خوزستان و کهگیلویه و بویر احمد و در چندین بخش پراکنده گردیدند

 

آئین عروسی در میان عشایرایل بهمئی

در زمانهای نه چندان دور والدین، همسر فرزندانشان را معرفی، و چند نفر از طرف خانواده داماد به خواستگاری می رفتند. بعد از اینکه جواب مثبت می گرفتند(بله برون) رسم نشانه بندان جاری می گشت نشانه بندان(نامزدی) عبارت است از اینکه طلا، زیور آلات و لباسی برای عروس تهیه می‌شد که نشانه‌ی از تعلق دختر به داماد است.

بعد از مدتی در مراسم کدخدایی اکثراً ریش سفیدان از دو خانواده جمع، و پس از صرف ناهار یا شام در مورد مشخص کردن شیربها،مهریه و سر سفره ای مشورت و تصمیم گیری می نمو دند.بستگان عروس ابتدا مبلغ پولی یا جنسی را مشخص، و پس از آن بزرگان طایفه داماد چانه زدن را شروع می کردند . بعداز مشخص شدن مهریه، و صرف شام یا نهار مراسم کدخدایی به پایان می رسید. بر طبق عرف آن شب داماد در خانه عروس می ماند نکته قابل توجه اینکه عروس از داماد از روز خواستگاری تا روز عروسی، در حالت قهر بودند وعروس مدام از داماد در فرار بود، گرچه در دل هوای همدیگر را داشتند. بعد از مراسم کدخدایی خانواده عروس و داماد در اکثر دسته بندیها و تشکلهای قبیله ای و سیاسی شریک و هم سنگ(هم برد) یکدیگر بودند.

 از کدخدایی تا مراسم عروسی داماد با خانواده عروس در ارتباط بود. مادر عروس  برای داماد ((خسی)) خوانده می شد، تلاش می کرد بهترین قسمت غذا را در سفره جلو داماد بگذارد و این غذا ((خسی تپنک))می گفتند. داماد وظیفه در کارهای خانواده عروس همانند چیدن غله، کوچ قبیله، ساختن خانه و ...  به شدت برای نشان دادن شیدائی و سر سپردگی خود کار می کرد. بعد از گذشتن ایامی چند عروسی برگزار می گشت و از یک هفته قبل تا چند روز بعد شادی،ساز و دهل کار می کرد، مردم دعوت، ملا و یا روحانی محلی خطبه عقد را جاری می نمود.(برای گرفتن بله از زبان عروس پدر داماد مبلغی بعنوان«زون گشون» به عروس می داد)  و پس از صرف ناهار یا شام عروس را که با زیور آلات محلی آرایش و با میخک معطر می نمودند و عروس را سوار بر اسب (مادیان) هلهله کنان به خانه داماد می بردند.این مراسم را در اصطلاح محلی ((دعوتی)) و یا ((داوتی)) می گفتند. مادر عروس تعدادی از لوازم جهیزیه را مهیا و همراه عروس می فرستادند که عبارتند از (شله- گلیم- تاوه-توک-قفه-تویزه-حور-خورجین برای ساخت نان و غیره ... )خانواده داماد برای وی حجله می بستند که در اصطلاح به آن (حیله) می گفتند و معمولاً تا چند روز این حجله بسته بود.

 

در این بین آداب و رسوم دیگری وجود داشت که عبارتند از :

1-  بستن قند به کمر عروس : برای سفید و شیرین بودن بخت عروس

2-  قربانی کردن گوسفند در جلوی پای عروس، هنگامی که به خانه داماد می رسد

3-  دادن قبا دایی دختر از طرف داماد (( قبای حالو))که به منظور جلب رضایت دایی انجام می پذیرفت. نقش دایی در مراسم ( بله برون) بسیار اساسی است.چرا که بهمن جد بهمئی ها با دختر دائی خود ازدواج نمود.

4-  گذاشتن تخم مرغ و دانه های جو زیر پای عروس و داماد که برای دور کردن چشم حسود انجام می گیرد.

5-   عروس بر سر دختران نوجوان و جوان دست  می کشید تا بخت آنها گشوده شود.

6-  هدیه((سرپا گرونی )) پدر داماد وظیفه داشت  هدیه ای که اکثراً به صورت جنسی (گاو یا حیوانی دیگر) به عروس بدهد تا در خانه داماد بنشیند.«پاگشون»

7-   زنان خانواده عروس بعد از سه روز که از عروسی گذشت با هدایائی به دیدار عروس می آیند.خانواده داماد هم هدایای به آنان می دادند«پس پرده»

8-  سرکشی: بعد از گذشت چندین شبانه روز عروس به خانواده خود سرکشی می کند و چندین روز چندی می ماند تا اینکه از طرف خانواده داماد می آیند و او را به خانه بر می گردانند. از آن پس به صورت رسمی زندگی مشترک شروع می شود.«واطلبونی»

9-ناف بران: این رسمی بود که دختران و پسران را از همان بدو تولد برای اینکه در آینده با هم ازدواج کنند ناف بران می کردند

کلمات کلیدی:خوزستان  کهگیلویه  بهمئی  عروسی  ایل

 

 

 




Copy Right 2013 Artmis.ORG