عصرجهان؛ یوسف رحیمی- در پی درج یاداشتی در سایت عصر جهان با عنوان "كهگيلويه بزرگ نماينده بزرگ مي خواهد" به قلم ميرآرش تقوی یکی از مخاطبان به نام یوسف رحیمی پاسخی با عنوان " برخی هنوز در سیستم ارباب رعیتی سابق مانده اند" و به شرح زیر ارسال نمودند
عمق محرومیت،فرصت محدود و مشکلات متعددی که مردم دارند نیازمند یاری و کار بی وقفه و جهادی است که پرداختن به به برخی مطالب ظلم در حق مردم و هدر دادن وقت است اما از باب تذکر چند نکته لازم است که بیان گردد:
1- اولا اینکه کهگیلویه بزرگ نماینده بزرگ میخواهد سخنی کاملا بجا و منطقی است.
اما چه کسی ملاک و میزان برای تعیین این مهم است و صلاحیت سخن در این باب بر عهده کیست؟!
درپاسخ باید گفت:قطعا افرادی نیستند که تا دیروز پا بر رکاب و ایستاده بر درب خودرو همانند فیلم های هالیوودی نقش قلندر را داشته اند!
ملاک و میزان تعیین این بزرگی که البته در نوکری و خدمت رسانی به کهگیلویه بزرگ است؛ مردم و آرای آنها است که البته نظر خود را اعلام کرده اند و از دیدگاه آنها نماینده در شان مردم کهگیلویه بزرگ هم اکنون انتخاب شده است و در حال خدمت رسانی است.
بنابراین نویسنده ای که میخواهد درس سیاست را به مردم یاد بدهد باید اولین و ابتدایی ترین مفهوم سیاسی در نظام های سیاسی و سیستم انتخاباتی را تشخیص دهد یعنی مراجعه به آراء ملت!! همچنان که حضرت امام(ره) فرموده اند:میزان رای ملت است!
مگر اینکه همانند بسیاری از هم کیشان، خود را برتر از مردم بپندارد که در این صورت تکلیف صحت عقل او مورد تشکیک است!!
2- اگر برخی به این خیال که جناب استاندار مثلا با این ادبیات ممکن است که در روز مبادا نظر عنایتی داشته باشد بازهم بدانند که با این ادبیات متناقض متاسفانه در درس سیاست هنوز اندر خم یک کوچه اند!!
3- زیاد نیازمند جست و جو نیست و صحنه روشن است؛ ادبیات بکار رفته نشات گرفته از همان افکار قدیمی و معامله گرایانه است که مردم با نه گفتن به آن خواهان ایستادگی در حقوق اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خود هستند! نه اینکه بایستند و پس از چهار سال لابی گری و سکوت و رتق و فتق امورات حلقه محدوده و مردود؛ در سال آخر به فکر این بیفتد که مردمی و موکلینی هم درکار بوده است!!
نماینده باید صدای مردم باشد و کیست که امروز نداند مقاومت و صدای نماینده مردم شهرستانهای کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده آن چیزی است که نشات گرفته از خواسته های بحق آنان است؟!
3- خوشبختانه حجم کار جهادی و عمرانی و خدمت رسانی های نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی آنقدر چشم گیر بوده است که جنابعالی استاد درس سیاست و سیاست آموزی را مجبور به  تناقض گویی کرده است.
آنجا که نویسنده گفته است: جناب نماینده شما در زمینه هایی که اکثرا غیر سیاسی بوده اند موفق عمل کرده اید!! ولی سیاست زبان خود را دارد!!
بله مردم هم این را بسیار بهتر از شما درک کرده اند و حتما افکار عمومی از هر جناح و طیف سیاسی می دانند که در این دوسال به تعبیر استاندار سابق دکتر خادمی، عدل هاشمی پور امید را به کهگیلویه بزرگ برگردانده است!! و این عملکرد آنقدر پر رنگ بوده است که استاد محترم دانشگاه در فنون سیاسی را دچار تناقض گویی کرده است!! سیاست مورد نظر برای شما اما مردم همین کارهای بزرگ زیرساختی و عمرانی را میخواهند!
4- لازم است برخی دوستان ورزیده تر و پخته تر به جوانی جویای نام بگویند کاری نکند که نامه ای به مراد ایشان نوشته شود و بگوییم 16 سال نماینده مردم بوده اید لطفا در هر شهرستان یکی از کارهای ماندگار و عمرانی خود را نام ببرید!! آنوقت ما مقصر نخواهیم بود در پرسشی که پاسخش معلوم است!! عقل فرمانش به وقت خالی بودن دست اختیار کردن سکوت است!!
6- بله اگر سیاست را به معامله تعبیر می کنید و هیچ انگاشتن مردم قطعا سیاست را پس از این در مکتبی دیگر باید بیاموزید و اگر سیاست به معنای دفاع از حقوق مردم است پس اجازه دهید مردم خود حرفشان را بزنند و حتما اطلاع دارید که وکیل تعیین کرده اند با 15 هزار رای اختلاف و فعلا سخن دیگر وکلای معزول مورد استماع نیست!!
راستی گفته شد که کهگیلویه بزرگ در سالهای نه چندان دور شما بخوانید در همان 16 سال سهم زیادی از همه چیز داشت! دقیقا توضیح دهند که آیا منظور از سهم از همه چیز زیرساخت های آنچنانی است و برداشت محصول پر بازده از خوراک پتروشیمی دهدشت یعنی هندوانه است؟ یا راه های مواصلاتی فوق العاده است و یا توسعه جهادی زیرساخت های فرهنگی، ورزشی است و یا رساندن گاز به منطقه محروم دیشموک و چاروسا است و یا جاده های مواصلاتی در حال انجام است؟؟!
آب رسانی های برق آسا به دشت های مستعد کشاورزی دهدشت و ..... است؟؟!
امروز انصاف بر آن است که با عذرخواهی از مردم از آنها طلب حلالیت نموده و سنگ اندازی ها را رها کرده و به صف ملت بپیوندیم نه آنکه همچنان با همان سیستم ارباب رعیتی در صدد ترسیم راه برای آنان باشیم؛ که نیک میدانید مردم بویژه تحصیل کردگان و جوانان راه را از چاه تشخیص داده اند و چاهی که خشکیش بر همگان ثابت گردید کسی برای رفع تشنگی سطل در آن نمی اندازد!!