عصرجهان؛ یاداشت دریافتی به قلم استاد نوربخش احمدزاده پژوهشگر و روایت کننده شاهنامه-
همه نیک و بد زیر فرمان اوست-همه دردها زیر درمان اوست
همه نیک و بد زیر فرمان اوست-همه دردها زیر درمان اوست
دستان خسته وزیر، دست های بیمار محمد را نگرفت که نگرفت
"گفتن نتوانم نگفتن نتوانم"
گاهی این نغز سروده را با خود زمزمه می کنم که: حکیما چو کس نیست گفتن چه سود
اما باز می گویم و می گویم و می گویم که ایران سرزمین گفتگو، تاریخ، تمدن وگفت و شنود بوده است پس باید گفت به امید روزی که گوش شنوایی پیدا شود
در هفته گذشته دکتر قاضی زاده هاشمی وزیر پرکار ، بهداشت و درمان وآموزش پزشکی به خوزستان سفر کرد، در ماههای گذشته مصاحبه های آقای وزیر با حاشیه های زیادی همراه بوده
وزیربهداشت از شهرستان محرم ایذه بازدید کرد در یک شب شلوغ و پرهیاهیو و بخش های اورژانس و ای، سی، یو را افتتاح کرد، افتتاحی که با تلاش همه جانبه همه همکاران به سرانجام رسید
قرار شد در استقبال از ایشان به رسم ادب یکی از هنرجویان مکتب روایت گری شاه نامه چند بیتی از شاهکارخرد و اندیشه را خوانش کند با خردسالترین هنرجوی کلاس هماهنگ کردم بعد از حضور حلما ململی در یک پسین شلوغ در بیمارستان و تمرین این برنامه وقتی سفر وزیر با تاخیر بسیار و بسیار همراه شد طوری که همه را خسته و کلافه کرد
حلما هم خسته شد و به همراه خانواده به خانه برگشت با لباس های رنگارنگش در فصل زرد و خزان ایذه
ایذه ی تنها، خسته و تشنه در کنار کارون خروشان در استان زر خیز خوزستان، در همین حال و احوال بودیم که یکی از همشهریان ارجمند که همراه با فرزندش به ما مراجعه کرد از آنجاییکه زمانی که مدیریت بیمارستان را برعهده داشتم ایشان را می شناختم و هرگاه مراجعه می کرد آنچه در توان داشتم برای ایشان و دیگر همشهریان انجام می دادم که غیر از این که خاک پای این مردم دردمند باشیم هنر دیگری نداشته و نداریم و از یاری و همیاری دریغ نداشتیم ، پدر محمد دوباره مراجعه کرد و گفت که فرزندش از کودکی مشکل چسبندگی انگشتان دست و پا را دارد(syndactyly)  سیند اکتیلی چسبندگی مادر زادی انگشتان که باید در سنین ۶تا ۱۲ ماهگی تحت عمل جراحی قرار گیرد

 البته محمد احمدی مشکل کلیه هم دارد و از آن جاییکه شرایط کار و اشتغال و افسردگی و بیکاری در کهن دیار آنزان بیداد می کند و پدر ایشان نیز چون بسیاری دیگر از همشهریان بیکار عاجز از هزینه های درمان و زندگی ست تصمیم گرفتیم که محمد به عنوان نماینده فقر و محرومیت ایذه در بدو ورود آقای وزیر دست گلی را با دستان بیمار خود بگیرد و به وزیر پیشکش کند
هدفم این بود که وقتی دست گل را به وزیر می دهد وزیر دستان بیمارش را ببیند و برای عمل جراحی دستان بیمار محمد اقدامی کند ، شلوغ بود و هم زمان دکتر شریعتی استاندار خوزستان، مهندس خادمی نماینده ایذه و باغ ملک ، دکتر نظری ریاست دانشگاه جندی شاپور، مدیر شبکه ، معاون درمان، فرماندار و دیگر مسولین شهرستان حضور داشتند ، جمعیت هجوم می آوردند

وزیر نه دست گل محمد را گرفت، نه به رسم نوازش و ادب ، دستی به سر محمد بیمار کشید و نه به توضیحات کوتاه ما در مورد بیماری و نیازمندی محمد توجه کرد و بی خیال و بی توجه از کنارمحمد که نماد فقر و محرومیت شهرستان ایذه بود گذشت، امید که وزیر خسته این روزهای بهداشت و درمان از کنار کمبودهای بی شمار درمان شهرستان نگذرد ، وقتی این حرکت را از وزیر دیدم نگران شدم به پدر محمد نگاه کردم بغض کرده بود و محمد که حیران این بیماری و بی توجهی و بی کسی بود، گفتم ناامید نباش
بزرگی سزاوارخداست، خدا بزرگ است ناامید نشو و عکس دستان بیمار محمد را برای یکی از دوستان در روابط عمومی وزارت خانه بهداشت فرستادم که دوستان قول همکاری دادند ، امیدوارم که این بی توجهی آقای دکتر قاضی زاده هاشمی نتیجه خستگی سفر ایشان بوده باشد و نه به دنبال سریال های برخوردهای حاشیه ساز این چند هفته های اخیر ایشان، که عمر بیماران خاص کوتاهست و فیزیوتراپی دستی و پس زدن دست گل محمد
و آقای وزیر همه بندگانیم و ایزد یکی ست پس مردم را فراموش نکنید- بکوشید تا رنج ها کم کنید-دل غمگنان شاد و بی غم کنید