می نالند که خوب شوند تخلیه می کنند که آرام گیرند.می خواهند راحت نفس بکشند که خفه اند و پر از درد. باهر دمی رنجی را نفس می کشند.
پایگاه خبری عصرجهان؛ حامد حیدری_ راست است که می گویند حرفه ای سخت و طاقت فرساست. اما به همان اندازه لذت بخش و گره گشا. گره ای که میگشایند برایشان انچنان حلاوتی دارد که با انجامش نه تنها سختی، بلکه گذر زمان را هم متوجه نمی شوند... آنچنان محو در بیمارشان می شوند که انگار رنج و دردشان است نه درد و رنج او و چه سخت است از چشمان بیمارت، زندگانی را دیدن.
کارشان درمان است.اما درمان دردهایی نه از جنس تن؛ که سهل است زیر تیغ جراحی، قلبی را بشکافی، ترمیم کنی واگر لازم شد دور بیندازی اش و جدیدش را پیوند بزنی...! آنها زخمهایی را پیوند می زنند که نه خون، بلکه جان می چکند...!وچه زیباست است پیوند جانهای متلاشی و چه مبارک است این پیوند...
« ما ترک سربگفتیم تا دردسر نباشد
غیراز سلامت دوست در جان وسر نباشد»
در اتاقشان خدا هست و یک مراجع و یک عمر زندگی او. خوب می بینند وخوب گوش می دهند تا جغرافیا و تاریخ زندگی اش به مسلخ کشیده شود. گاهی سکوت حکمفرماست وگاهی اشکهایی از جنس حسرت، شکست، تنهایی و شاید هم غرور و قهرمانی که در آن اتاق هرکس قصه ای دارد وغصه ای...!
با کوله باری از غم و ناامیدی می آیند؛ یکی از شکست هایش می گوید دیگری از اعتماد بر باد رفته می نالد. یکی از فرصتهایی که از دست داده و دیگری از فشار زندگی و خیانت عزیزانی که تعهد کرده بودند تکیه گاهشان باشند درناملایمات روزگار.
می نالند که خوب شوند تخلیه می کنند که آرام گیرند.می خواهند راحت نفس بکشند که خفه اند و پر از درد. باهر دمی رنجی را نفس می کشند.
باید برای هرکدامشان نسخه ای پیچید که یک عمر نفس شان از جای گرم برخیزد. که برق امید در چشمانشان بدرخشد و زندگانی موج بزند.نسخه ای از دستان کسانی که
ناامیدی می خرند و امید می فروشند. غم می گیرند و نشاط می دهند. گام های محکم می بخشند برای همه که می خواهند دوباره روی پای خود بایستند. آری زندگی و زندگانی می بخشند.
و چه شور وشعفی دارد آن اتاق و چه لذتی می برند روانشناسان و مشاوران.
باید روانشناس باشی که لذت این لحظات را زندگی کنی...
روز روانشناس بر همه همکارانم مبارک و فرخنده🌹
حامد حیدری
۱۴۰۱/۲/۹