رسانهها در برخورد با اخبار خودکشی باید به صورت بسیار حرفهای عمل کنند زیرا هر نوع انعکاس اشتباه این نوع از اخبار میتواند ایجادکننده آسیبهای گستردهای در جامعه باشد و عدهای را به این عمل تشویق نماید.
روزنامه آفتاب یزد نوشت: کیومرث پوراحمد یک سینماگر نام آشنا و هنرمند بود که ساعت یک بامداد روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۱/۱۶ در یکی از واحدهای دهکده ساحلی انزلی فوت کرد.از همان ابتدا که خبر فوت این هنرمند رسید زمزمههای زیادی در خصوص خودکشی او وجود داشت و نهایتا با اعلام رسمی دلیل فوت این هنرمند خودکشی اعلام شد و این خبر جامعه ایرانی را در شوک بزرگی فرو برد. خودکشی عملی عمدی است که باعث مرگ فرد میشود. این پدیده بسیار پیچیده است و میتواند علل گوناگون و پیچیدهای داشته باشد. ناامیدی، اختلالات روانی، اختلالات فیزیکی، شکست عشقی،اعتیاد به الکل، سوء مصرف مواد یا دارو و... میتوانند به خودکشی ربط داشته باشد و ثابت شده که این عوامل فرد را بیشتر در معرض خودکشی قرار میدهد.بعد انتشار این خبر، ادعاهایی در مورد نوشتهای در محل فوت کیومرث پوراحمد در فضای مجازی مطرح شد.فلاح میری دادستان مرکز استان گیلان در رابطه با این نوشته اظهار کرد:« نوشتهای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشتهای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است.»به گفته دادستان مرکز گیلان، عدم انتشار تصاویر دلنوشتههای خانوادگی و خصوصی پوراحمد در بخشی از وصیت نامه وی مورد تأکید قرار گرفته و مرحوم پوراحمد در انتهای این نامه تأکید کرده به غیر از خانوادهاش کسی از محتوای نامه با خبر نشود و باتوجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. رسانهها در برخورد با اخبار خودکشی باید به صورت بسیار حرفهای عمل کنند زیرا هر نوع انعکاس اشتباه این نوع از اخبار میتواند ایجادکننده آسیبهای گستردهای در جامعه باشد و عدهای را به این عمل تشویق نماید. در هر صورت خودکشی عملی قبیحانه است و نام بردن از عباراتی مانند« مرگ خودخواسته» و خوب جلوه دادن این پدیده کار بسیار نادرستی است که متاسفانه توسط برخی از رسانهها انجام شده است. در همین راستا نیز چندی پیش مدیرکل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تیتر تعدادی از روزنامهها درباره خودکشی کیومرث پوراحمد واکنش نشان داد.ایمان شمسایی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: «خداوند رحمت کند آقای پوراحمد را. بخشی از هویت نسل ما با قصههای مجید او و هوشنگ مرادی کرمانی شکل گرفته که زندگی صد درصد ایرانی، بیآلایش و صمیمی را روایت میکند. خبر درگذشت او تلخ و شوکآور است. قضاوت نیز با امثال بنده نیست. خداوند از درون و شرایط افراد آگاهتر است و وظیفه ماست که برای درگذشتگان مان طلب آرامش و آمرزش کنیم.اما ستایش خودکشی از سوی تعدادی رسانه و عناصر رسانهای جای بسی شگفتی دارد! متعجبم از روزنامه نگار مشهوری که این مرگ را «شجاعانه» میخواند و روزنامههایی که در تیتر وروتیتر خود این عمل را یک «انتخاب خودخواسته» تفسیر میکنند. همان قدر که قضاوت ناآگاهانه ی منفی و کوبنده خطاست؛ تکریم و تحسین چنین عملی اشتباه مضاعف است. همکاران رسانه ای! لطفا فرهنگسازی غلط نکنید.» از سوی دیگر در فضای مجازی نیز برخی از کاربران این عمل را عملی قهرمانانه توصیف کردهاند که این مورد نیز برای جامعه بسیار میتواند خطرناک باشد. بهتر است رسانهها اخلاق حرفهای را رعایت کنند و برای جذب مخاطب هر خبری را با هر روشی پوشش ندهند.در اطلاعیهی انجمن علمی روانپزشکان ایران در مورد بازتابهای درگذشت مرحوم کیومرث پوراحمد آمده است:
هممیهنان عزیز
مرگ نابهنگام کارگردان مطرح سینما کیومرث پوراحمد که برای چند نسل خاطرههای شیرین و ماندگاری رقم زده، باعث ایجاد حیرت و اندوهی بزرگ میان گروهی از مردم شد. ما عمیقا این فقدان را به خانواده و دوستان پوراحمد، جامعهی سینمایی و مردم علاقهمند به آثار او تسلیت میگوییم.در مورد پیامها و پیامدهای اجتماعی و عمومی این ماجرا مواردی را لازم است شرح دهیم.
۱. مرگ پوراحمد در هنگامهای رخ داد که رنجی عمومی دامن مردمان زیادی را گرفته و کسانی را نیز شاید گرفتار احساس یاس، بیآیندگی، درماندگی و میل به تباهی خود نموده باشد. از اینرو باور داریم پرداخت رسانهای و عمومی به این ماجرا از قضا باید دقیقتر و با مراعات بیش از زمانهای دیگر صورت پذیرد.
۲. فقدان خالق قصههای مجید به عنوان یک انسان متخصص با جایگاه حرفهای و اثرگذاری در جامعهی ایران دارای پیچیدگیهای فلسفی، روانشناختی، جامعهشناختی و انسانشناختی خاصی است که در بدون شناخت و تبیین و تحلیل آثار هنری و زندگی حرفهای، فردی و خانوادگی او نمیتوان به سادگی در مورد زمینهها و دلایل این کُنش " پایان دادن به زندگی" دست به
تحلیل زد.
۳. از قربانی خودکشی نباید قهرمان ساخت. خودکشی را نباید دراماتیزه کرد. به اصحاب رسانه این را توصیه میکنیم که دوستان و خانواده در زمانهی اوج رویارویی با مرگی اینگونه، در شوک و ناباوری هستند و بهتر است از خبررسانی بپرهیزند یا طرف گفتگوهای رسانهها قرار نگیرند. باید بازماندگان را کمک و حمایت روانی نمود و اجازه داد به سوگواری بپردازند.
۴.خودکشی میتواند مورد تقلید قرار گیرد، همان طور که میل به تقلید خودکشی، در موارد مشابه قبلی در شبکههای اجتماعی دیده میشود.در عین حال این ابراز آشکار میل به پایان دادن به زندگی میتواند نمودی از یک وضعیت اجتماعی و نیازمند توجه سیاستمداران باشد. از این رو مداخله در موضوع خودکشی نیازمند عزم همگانی و تقسیم کار ملی است. اکنون بهترین زمان برای" پیگیری" پیادهسازی سند ملی پیشگیری از خودکشی است.
۵. تورم مهارگسیخته و افزایش روزافزون هزینههای زندگی از عوامل جدی افزایشی اس و افت سطح سلامت روانی اجتماعی است که افزایش خودکشی یکی از تظاهرات آن است. چنانکه اگر هواشناسی گزارش احتمال طوفان بدهد دستگاههای مسئول در وضعیت آمادهباش قرار میگیرند و تدابیر پیشگیرانه اتخاذ میکنند اکنون وظیفهی نظام سلامت و شورای اجتماعی کشور است که چنین رویهای را در این مورد در پیش بگیرند.
۶. این نوع مرگ در بین طبقات اجتماعی مختلف جامعه وجود دارد. اظهار نگرانی از وقوع این نوع مرگ طی سالهای اخیر در بین هنرمندان، متخصصان، روشنفکران، پزشکان، و دانشجویان،یک زنگ هشدار برای سیاستگذاران، برنامهریزان و متولیان امر تلقی میشود.
۷. انجمن علمی روانپزشکان ایران در کنار مردم و به عنوان مشاور نظام سلامت کشور همواره آمادهی مشارکت در برنامههای پیشگیرانه و مداخلهای برای کاستن از آلام
هممیهنان است.