قبل از احداث جاده ماشین رو در دهانه ورودی تنگ سنگ بزرگی قرار داشت که حوض بزرگی به طول حدود ۲.۵متر و عرض ۱.۵متر و ارتفاع ۱.۵متر حفر شده بود. این سنگ به برد چنگالی معروف بود
پایگاه خبری عصرجهان؛ هدایت اله لطفی-(بازنشر)" این تاریخ با نگاه و حضور مردم است که زنده مانده و تداوم دارد . مردم و تاریخ دو جزء جدایی ناپذیر هستند ، چه در گذر از کنار آثار تاریخی ، چه در دیدار از این اماکن و چه مردمی که در ساخت و احیای این بناهای تاریخی دخیل هستند ، همه و همه ، بوی تاریخ ، بوی خاطرات و بوی گذر زمان را می دهند . "
در ۱۲کیلومتری شهر لیکک، در شمال تنگ سروک و به موازات آن در بین کوههای ماغر و حاتم تنگه بسیار زیبائی قرار دارد که به تنگ ماغر معروف است . این منطقه دارای چند چشمه آب و باعات میوه بوده و از معروفیت زیادی برخوردار است . بعلت جاده ارتباطی آسفالته که دو منطقه پشت کوه(سردسیر)و زیرکوه(گرمسیر)شهرستان بهمئی را بهم متصل مینماید و تنوع آب و هوائی ، چشم انداز زیبا بعلت وجود کوههای ماغر و مشته در دو طرف ،درختان بلوط، زالزالک،کیکم،ارزن و... ،چشمه های آب،پوشش گیاهی خوب به تفرحگاه مناسبی جهت مناطق شهرستان و دیگر شهرستانهای همجوارتبدیل شده است .
قبل از احداث جاده ماشین رو در دهانه ورودی تنگ سنگ بزرگی قرار داشت که حوض بزرگی به طول حدود ۲.۵متر و عرض ۱.۵متر و ارتفاع ۱.۵متر حفر شده بود. این سنگ به برد چنگالی معروف بود و مردم محلی چندین مورد استفاده از آن را ذکر می کردند ، از جمله ظرف صبحانه رستم پهلوان افسانه ای ،محل آبشخور رخش ،اسب رستم و یا محل گرفتن آب غوره یا آب انگور ، یا جهت تهیه شراب ،که از تاکستانهای موجود در تنگه و بالای کوه ماغر بدست می آمد مورد استفاده قرار می گرفته است.
متاسفانه سنگ مذکور بعلت بی توجهی در هنگام زیر سازی جاده ،در زیر آوار مدفدن گردیده و اثری از آن مشهود نمی باشد.
در بالای برد چنگالی صخره بزرگی وجود داشت که به آن برد رستم یا سنگ رستم می گفتند و افسانه ای محلی در مورد آن وجود دارد که دیو سفید این صخره را جهت له کردن رستم در هنگام صرف صبحانه در کنار برد چنکالی قرار داده بود ولی رستم با تکیه دادن پای خود بر آن مانع سقوط سنگ در روی خود گردیده است .
بزرگترین چشمه موجود در تنگ چشمه چنار(چندار) نام دارد که پیش از این حدود دو هکتار درختان میوه از آن مشروب می گردند و محل استراحت مسافران و گردشگران می باشد. در حاشیه چشمه تعدادی مغار و استودان وجود دارد که در خصوص علل ساخت استودان ها نظریات گونگونی وجود دارد. از جمله عده ای می گویند جهت نگهداری افراد کهنسال و بیمار و معلول،در هنگام کوچ عشایر و گروهی دیگر معتقدند محلی بودند جهت نگهداری استخوانهای مردگان در ازمنه قدیم خصوصا در قبل از طلوع اسلام و ترویج آن و در دورانی که معتقدات زرتشتی رائج بود مورد استفاده قرار می گرفتند .
تعداد دیگری استودان در تنگه بر روی صخره های بزرگ حفاری گردیده که مورد استفاده آنها در قسمت قبلی توضیح داده شد.
بقعه امام زاده ای در تنگ ماغر بنام میر عبدالله وجود دارد که شجره آن ذقیقا مشخص نیست . در اطراف امام زاده چند چشمه و باغ وجود دارد ، حدود چهار صد متر بالاتر از امام زاده در سمت جنوب شرقی آثار یک شهر باستانی وجود دارد که در مساحتی ۴هکتاری بنا گردیده که مصالح آن سنگ ، ساروج ، چوب ، شاخه درختان و گل بوده است . این شهر از نظر امنیتی بشکلی ساخته شده است که از دو سمت شمال و جنوب به دو پرتگاه منتهی می باشد و از سمت شرق و غرب قابل کنترل و دیده بانی .کوچه های باریک که با سنگهای بلند حدود آنها مشخص گردیده و در بعضی جاها سنگ فرش گردیده است . قطعا قدمت این شهر به زمان قبل از ساسانیان و اشکانیان بر می گردد . در داخل تنگ چند چشمه از جمله چشمه جیوه ُچشمه میر عبداله ُ چشمه حشمتیان و چشمه لغزار وجود دارند که از هر کدام باغات درختان میوه ای بزرگی به نام همان چشمه ها ،مشروب می گردند . ضمنا در فصول بهار و تابستان بعلت خنکی هوا و سرسبزی منطقه تعداد زیادی خانوار در جوار این چشمه ها مستقر می گردند .
در بالای کوه ماغر دشت بزرگی وجود دارد که در قدیم به آن دشت باغ می گفتند . این دشت حدود ۵۰ هکتار وسعت دارد و حداقل ۴حلقه چاه در آن حفر شده است . این دشت قبلا زیر کشت درختان میوه از جمله انگور ، انار ، سیب وگلابی (هرمو) بوده است و معروف است که انگور آن از کیفییت بالایی برخوردار بود و هرسال در هنگام برداشت میوه آن به شیراز جهت مصارف خوراکی از جمله تهیه آب انگور ، آب غوره ،مویز، کشمش و ... مورد استفاده قرار می گرفته است .
یکی از قلل مرتفع این کوه بنام در شیرازی (تیغه شیرازی ) معروف می باشد . بنا به اقوال افراد بومی علت نامگذاری این قله این بود که در فصل برداشت میوه باغات مذکور جهت اطلاع به تجار شیرازی بر بالای این قله آتش بزرگی بر پا می نمودند که شعله ور شدن آتش و دود باعث اطلاع رسانی به افراد ذیفع می گردید .
چشمه ها و ابهای زیادی در بالای کوه ماغر وجود داشت از جمله چل ظهر ، آب کمان، تحت لرکُ،تنگ امیری ، تنگ باریک، آب نایاب و آب زهلی (زالو)که تا گنبد بردی امتداد دارند . در گذشته تعداد ۲الی ۳ آسیاب آبی که جهت تهیه آرد از آنها استفاده می کردند وجود داشت که اثر زیادی از آنها موجود نمی باشد.
در یک غار در بالای کوه ماغر در انتهای دالانی تاریک ،چکابی وجود دارد بنام آب در (dor)که حوضچه ای با ظرفیت حدود بیست لیتر در زیر آن حفاری شده است که همیشه پر از آب بوده و برای رسیدن به آن بایستی از شعله آتش یا چراغ قوه استفاده نمود . ومورد استفاده آن بیشتر توسط شکارچیان و دزدان و یاغیان بود .
در صد و پنجاه متری بالای چشمه چندار در انتهای دره ودر ابتدای صخره های بزرگ کوه مغاری (غار حفر شده به دست انسان) به ابعاذ ۵/۳در ۳ متر وجود دارد که مشخص است توسط انسان حفر شده است . داخل این مغار سکو بندی شده و آثار آتش و دود و فضولات حیوانی در آن مشهود است .در بیرون و جلوی مغار هم آثار سکویی مشاهده می شود . اطراف آن کاملا صعب العبور فقط از دو راه باریک از دو طرف قابل دسترسی است .در صورت مطالعه علمی و کاوش و انجام آزمایشات لازم میتوان به قدمت این غار پی برد.
" در ارتباط با نوشته قبلی در مورد تنگ سولک نکاتی قابل ذکر است که در ذیل به آن اشاره می گردد : در خصوص معنی لغوی تنگ سولک در آن متن اشاره به نظر نویسنده کتاب قارسنامه ناصری گردید که ایشان معتقد بودند که سولک یعنی "محل سروهای کوچک " . در متون تاریخی مختلف و بعضا مورخین یونانی ، اشاره شده است که مردم زاگرس نشین در طول تاریخ از کاروانها ، سپاهیان ، لشکریان ، اردوها و افراد مختلفی که از آن منطقه عبور می کردند باج می گرفتند حتی از پادشاهان مقتدر و توانمندی همچون هخامنشیان و اسکندر مقدونی و ... ، واز طرفی اشاره به وجود معابد خدایان بزرگ در بعضی از این مناطق خصوصا تنگ سولک گردیده است که مورد تکریم و محل عبادت حکام و عامه مردم بوده اند که بعضا نذورات و هدایای خود را به متولیان آن معابد اهدا می نمودند . در لغت نامه دهخدا و بعضی دیگر از لغت نامه ها کلمه " ساو " را باج و خراج معنی کرده اند و در کتاب شهریاران جنوب هم اشاره شده است که کلمه " ساو " در زبان پهلوی به معنی نذورات بوده است . و چون این تنگه به زبان محلی " ساولک " تلفظ می شود ، شاید معنی لغوی ساولک (سولک) محل جمع آوری نذورات و یا محل جمع آوری باج و خراج باشد . و نکته دوم در خصوص وجه تسمیه نام چشمه گوردک در تنگ سولک که در آن نوشته منتسب به گودرز پهلوان افسانه ای دانسته شد و یا گوساله کوچک ، با توجه به نقش برجسته ها و سنگ نوشته های موجود در این تنگه که متعلق به دوران شاهزاده نشین مستقل الیمایی و سلسله اشکانی می باشند و یکی از پادشاهان بزرگ اشکانی گودرز نام داشته است ، شاید این چشمه آب منتسب به گودرز پادشاه اشکانی باشد
کلیپ از فضای مجازی برداشت شد و نام تولید کننده نامشخص است