گذرگاه زنگزور به عنوان یک مسیر استراتژیک در منطقه قفقاز، نقش حیاتی در تأمین منافع اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران دارد. این گذرگاه میتواند به تقویت روابط ایران با همسایگان و بهرهبرداری از فرصتهای تجاری کمک کند.
*پایگاه خبری عصرجهان؛ دکتر یوسف انصاری ، دانش آموخته رشته جغرافیای سیاسی (مقطع دکترا)، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد*
مقدمه :
گذرگاه زنگزور، اگر چه از منظر ظاهری یک مرز دوجانبه بین ایران و ارمنستان به نظر میرسد، در واقع نقشی فراتر از یک مرز ساده ایفا میکند. این گذرگاه به عنوان یک محور ژئوپلیتیکی، اقتصادی و امنیتی، برای جمهوری اسلامی ایران از اهمیت استراتژیک برخوردار است. در این نوشتار تلاش می شود ابعاد مختلف این گذرگاه، اثرات آن بر منافع ایران و رویکردهای محتمل ایران برای مدیریت این مسأله مورد بررسی قرار گیرد . هدف، ارائه یک تحلیل دقیق و چندبعدی است تا تصمیمگیران بتوانند با آگاهی بیشتری مسائل مربوط به زنگزور را در راستای منافع ملی ایران ارزیابی کنند.

*موقعیت جغرافیایی گذرگاه زنگزور :*
گذرگاه زنگزور در امتداد خط مرزی میان ایران و ارمنستان واقع است و با ایجاد مناسبات ترانزیتی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، به یک مسیر حدفاصل برای دسترسی به محورهای ترانزیتی قفقاز تبدیل شده است. این گذرگاه در کنار سایر کریدورهای ترانزیتی منطقه، بخشی از شبکه بزرگ ترانزیت کالا و انرژی در شرق دریای خزر تا دریای مدیترانه محسوب میشود.
*کارکردهای اصلی :*
۱-نقش ترانزیتی: ایجاد امکان دسترسی برای جمهوری آذربایجان به نخجوان و ترکیه از طریق ارمنستان، بدون نیاز به عبور از ایران یا گرجستان به عنوان مسیر جایگزین.
۲-نقش استراتژیک:به عنوان توازندهنده در برابر یکپارچگی یا محوریت ترکی-آذری در منطقه، این گذرگاه میتواند اختیار بیشتری را به کشورهای منطقه بدهد و روی گفتمانهای امنیتی منطقه اثرگذار باشد.
*پیامدهای ژئوپلیتیکی:* هرگونه تغییر در کارکرد یا کنترل این گذرگاه میتواند به سمت تغییر توازن قدرت در قفقاز جنوبی سوق یابد و تأثیراتی فراتر از مرزهای دو کشور همسایه ایران به همراه داشته باشد.
*اهمیت ژئوپلیتیکی و امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران:*
۱-حفظ ارتباط با قفقاز و اروپا
*ضرورت دسترسی مستقل به قفقاز و اروپا:* ایران به عنوان یک کشور منطقهای نیازمند دسترسی ایمن، مطمئن و بدون وابستگی به دیگر بازیگران بزرگ منطقه است تا بتواند از ظرفیتهای اقتصادی، انرژی و ترانزیتی خود بهره برد. گذرگاه زنگزور به عنوان یک مسیر زمینی هموارکننده دسترسی به قفقاز و اروپا از طریق ارمنستان مطرح است که در صورت فعال شدن، میتواند منبعی برای تنوع و یا کاهش وابستگی در برابر مسیرهای دیگر باشد.
۲- *ایجاد استقلال زمینی:* با فعال شدن این کریدور، ایران دیگر به دو مسیر اصلی دسترسی کمتری خواهد داشت: تقابل با وابستگیهای محوری به ترکیه، آذربایجان و روسیه و ایجاد گزینههای مستقلتر.
این امر به ویژه در مواقع بحرانهای ژئوپلیتیک یا فشارهای اقتصادی میتواند به حفظ استقلال استراتژیک ایران کمک کند.
تهدیدهای احتمالی:حذف یا کاهش نقش این مسیر میتواند به افزایش وابستگی تهران به مسیرهای دیگر همچون خلیج فارس، دریای عمان یا مسیرهای دریایی شمالی منجر شود که هر کدام دارای محدودیتها و خطرات خاص خود هستند.
*توان منطقهای:*
۱- *نقش کریدور به عنوان توازن:* گذرگاه زنگزور میتواند به عنوان یک ابزار توازن در برابر تمرکز قدرت ترکی-آذری در منطقه عمل کند. با وجود تلاشهای یکسویه برای تقویت همگرایی منطقهای ترکی-آذربایجانی، وجود یک مسیر ترانزیتی مستقل به ایران از طریق ارمنستان، به بازنگری در محاسبات منطقهای منجر میشود.
*پیامدهای احتمالی برای ایران:* اگر این کریدور به شدت فعال و موثر شود، ایران ممکن است با اثراتی مانند کاهش نفوذ یا شدت حضور همپیمانان منطقهای در محاسبات امنیتی منطقه روبرو شود. در مقابل، ایران میتواند با حضور در مذاکرات و همکاریهای استراتژیک با طرفهای دیگر، جایگاه خود را حفظ یا تقویت کند.
*پیامدهای احتمالی برای کشورهای همسایه:* برای ترکیه و آذربایجان، فعالشدن کریدور زنگزور میتواند به کاهش وابستگی به گاز و انرژی از مسیرهای ایران منجر شود و جایگزینهای بیشتری برای دسترسی به بازارهای اروپا و قفقاز ایجاد کند.
*تهدید بالقوه و دیدگاههای تحلیلگران:*
دیدگاههای غربی و منطقهای: برخی تحلیلگران این پروژه را بخشی از «حلقه فشار» میدانند که هدف آن محاصره جمهوری اسلامی ایران با کاهش استقلال راهبردی تهران است. این نگاه اغلب به گامهای سیاسی، نظامی و اقتصادی کشورهای مرتبط با این کریدور اشاره دارد.
نگرانیهای ایران :ایران به حمایت از مسیر زمینی مستقل خود در برابر تغییرات سریع در ساختار ترانزیتی منطقهای ادامه میدهد تا از امکان استفاده از مسیرهای جایگزین برای رسیدن به بازارهای اروپا و قفقاز بهرهمند باشد.
*نکته کلیدی:* شواهد و تحلیلهای متعدد نشان میدهد که مسئله فقط تغییر در دسترسی زمینی نیست، بلکه پیامدهای راهبردی برای جایگاه ایران در توازن قدرت منطقهای در آینده است. این نگرانیها میتواند با ایجاد همکاریهای چندجانبه و راهبردهای متنوع در بخشهای بازرگانی، انرژی و امنیتی پاسخ داده شود.
*اهمیت اقتصادی و ترانزیتی:*
۱- *کاهش مزیت ترانزیتی ایران:*
*اثر فعالشدن کریدور بر مزیتهای ایران:* اگر کریدور زنگزور فعال شود و جمهوری آذربایجان بتواند از طریق ارمنستان به نخجوان و ترکیه دست یابد، وزن و مزیت ترانزیتی ایران به عنوان گذرگاه جنوبی منطقه کاهش مییابد. این امر به ویژه بر پیامدهای ترانزیت کالا، حمل و نقل بازرگانی و همچنین همکاریهای انرژی تأثیرگذار است.
تداوم یا تغییر در مسیرهای ترانزیتی منطقه: کریدور جدید میتواند سبب تغییر در ترکیب شبکه حمل و نقل منطقه شود و با ایجاد مسیرهای مستقیمتر و کوتاهتر برای کالاهای منطقه، برخی بازارهای ایران را از بازارهای بینالمللی خارج کند یا به تأخیرهای زمانی منجر شود.
*پیامدهای اقتصادی برای ایران:* کاهش سهم ایران در بازارهای ترانزیتی به معنای از دست رفتن فرصتهای سرمایهگذاری،
*رقابت در منطقه:*
۱-ایجاد مسیر جدید بین آذربایجان، نخجوان و ترکیه: با وجود کریدورهایی که ایران را در یک محیط چند جانبه ترک میکند، آذربایجان و ترکیه میتوانند از طریق این مسیر جدید به بازارهای گوناگون دسترسی پیدا کنند. این رقابت میتواند منجر به ایجاد جاذبههای ترانزیتی جدید برای مناطق دیگر شود و ایران را در وضعیت رقابتی دشوارتری در برابر این کشورها قرار دهد.
*پیامدهای اقتصادی-ژئوپلیتیک:* رقابت در ترانزیت منطقه در کنار منابع انرژی موجود میتواند منجر به فشار برای ایجاد قراردادهای جدید با کشورها و شرکتهای بزرگ شود که به نفع یا به ضرر ایران تمام شود. به هر حال، ایران باید با حفظ انعطافپذیری در سیاستهای ترانزیتی، از جمله ارتقاء زیرساختهای خود، حضور در مذاکرات بینالمللی و تقویت همکاریهای منطقهای، به تقویت جایگاه خود ادامه دهد.
*دیدگاههای مختلف درباره اهمیت گذرگاه زنگزور برای ایران:*
۱- *دیدگاههای مثبت درباره اهمیت حیاتی گذرگاه:*
* برخی کارشناسان بر این باورند که زنگزور تنها یک جاده نیست، بلکه یک پروژه ژئوپلیتیکی است که میتواند به عنوان ابزار تعادل در اختیار ایران باقی بماند. این نگرش به کارکردهای ترانزیتی و ژئوپلیتیکی اشاره دارد و تأکید دارد که ایران باید از این گذرگاه به عنوان ابزار سیاست خارجی و امنیتی استفاده کند تا نفوذ و استقلال خود را حفظ کند.
* با وجود فشارهای بینالمللی و تغییرات در معادلات امنیتی، وجود گذرگاه زنگزور میتواند به ایران امکان دسترسی مستقل به بازارهای قفقاز و اروپا را بدهد و از طریق همکاری با کشورهای منطقه، از جمله ارمنستان، جمهوری آذربایجان و ترکیه، به منافع ملی خود دست یابد.
* درک اهمیت گذرگاه به عنوان یک محور ترانزیتی که میتواند به کاهش وابستگی ایران به مسیرهای دیگر منجر شود، به ویژه در مواقع بحرانهای اقتصادی یا سیاسی.
*دیدگاههای منفی یا مبتنی بر الزامهای «شمالی»:*
* برخی تحلیلگران باور دارند که با وجود دسترسی به آبهای آزاد از طریق خلیج فارس، ایران نیاز به گذرگاه زنگزور ندارد و اولویتهای اقتصادی و امنیتی ایران باید بر توسعه مسیرهای موجود در خلیج فارس و دریای عمان متمرکز باشد. این دیدگاه میتواند از دیدگاهی اقتصادی-بازاری، به عنوان توجیهی برای کاهش سرمایهگذاری در این مسیر مطرح شود.
* با وجود این نگرش، نگرانیها درباره پیامدهای راهبردی و بلندمدت فعال شدن این مسیر همچنان وجود دارد. از نظر این دسته از تحلیلگران، تغییرات در توازن قدرت منطقهای، با گشایش مسیرهای جدید ترانزیتی، میتواند منجر به فشارهای امنیتی و سیاسی بر ایران شود.
* این دیدگاهها تأکید میکند که درک صحیح از واقعیتهای منطقهای و نتایج بلندمدت تصمیمگیریها در حوزه ترانزیت و امنیت ملی ضروری است تا از بروز مخاطرات غیرمنتظره جلوگیری شود.
*جمعبندی دیدگاههای مختلف:*
* به رغم تفاوتهای دیدگاهی، اکثر تحلیلها به این نکته اشاره دارند که گذرگاه زنگزور تنها یک جاده نیست و مفهوم آن به عنوان یک پروژه ژئوپلیتیکی و ترانزیتی گستردهای باید در نظر گرفته شود. نگرانیها و فرصتهای مرتبط با این گذرگاه برای
ایران به دو دسته اصلی تقسیم میشود: فرصتهای دسترسی مستقل و توازن منطقهای در کنار تهدیدهای بالقوه ناشی از کاهش مزیت ترانزیتی ایران و افزایش رقابت در حوزه ترانزیت منطقه.
*رویکردهای پیشنهادی برای ایران:*
۱- *تقویت همکاریهای چندجانبه:*
*گفتمان با ارمنستان و جمهوری آذربایجان:* ایران میتواند با حفظ و تقویت روابط با هر دو کشور، به مدیریت و تنظیم دقیقتر استفاده از گذرگاه زنگزور کمک کند. این همکاریها میتواند شامل توافقهای ترانزیتی، تسهیلات کمکی، و تفاهمنامههای امنیتی برای مقابله با تهدیدات مشترک باشد.
۲-گسترش همکاری با کشورهای منطقهای و فرامنطقهای: تقویت همکاری با کشورهای دیگر در منطقه همچون روسیه، گرجستان و برخی کشورهای اروپایی میتواند به افزایش وزن ایران در مذاکرات ترانزیت منجر شود و از نظر اقتصادی و امنیتی به سود ایران باشد.
*بهبود و توسعه زیرساختها:*
۱- *ارتقاء زیرساختهای حمل و نقل:* افزایش کیفیت و ایمنی جادهها، ایمنسازی عبور و مرور، و بهبود زیرساختهای ترانزیتی برای تسهیل جریان کالا و خدمات میتواند مزایای ایران را در این حوزه حفظ کند.
توسعه زیرساختهای انرژی:در قالب همکاریهای انرژی با کشورهای منطقه، ایران میتواند به عنوان یک محور انرژی در منطقه نقش خود را ارتقاء دهد. ایجاد خطوط لوله جدید و تسهیل صادرات انرژی به کشورها با استفاده از مسیرهای زمینی و دریایی میتواند جایگاه ایران را تقویت کند.
*مدیریت امنیت و ثبات:*
*ایجاد و تقویت سازوکارهای امنیتی برای مرزها:*
با توجه به تهدیدات امنیتی و احتمال فعالیتهای غیرقانونی در گذرگاه، تشکیل تیمهای امنیتی مشترک، استفاده از فناوریهای پیشرفته نظارت و کنترل تردد، و انجام آموزشهای مشترک میتواند به کاهش خطرات کمک کند.
همکاری در مبارزه با تروریسم و جرایم سازمانیافته: ایران میتواند با همکاری با ارمنستان، جمهوری آذربایجان و سایر کشورهای منطقه در زمینههای مبارزه با تروریسم، قاچاق و جرایم بینالمللی گامهای مؤثری بردارد.
*رویکرد دیپلماتیک و استراتژیک:*
_مدیریت دیپلماتیک با تمرکز بر ثبات منطقه:ایران باید با توجه به منافع ملی خود، در مذاکرات دیپلماتیک بین کشورهای منطقه و با برخی کشورهای فرامنطقهای، برای حفظ ثبات و ایجاد چارچوبهای همکاری پایدار تلاش کند.
استفاده از ابزارهای اقتصادی و سرمایهگذاری:ایران میتواند با پیشنهاد پروژههای مشترک سرمایهگذاری در بخش حمل و نقل و انرژی، جایگاه خود در تعامل با کشورهای منطقه تقویت کند و از طریق منافع مادی، نفوذ خود را افزایش دهد.
*نتیجهگیری نهایی:*
گذرگاه زنگزور بیش از یک مسیر فیزیکی است؛ این گذرگاه نمادی از توازن قدرت و نفوذ در منطقه قفقاز جنوبی است و هرگونه تغییر در وضعیت آن میتواند بر منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار باشد. از این رو، یک رویکرد جامع و چندبعدی که همزمان به جنبههای ژئوپلیتیکی، اقتصادی و امنیتی توجه کرده و از طریق همکاریهای منطقهای، تقویت زیرساختها و ابزارهای دیپلماسی به مدیریت دقیق این گذرگاه بپردازد، امری ضروری است.
در نهایت، گذرگاه زنگزور را میتوان به عنوان یک محور کلیدی در معادلات منطقهای دانست. اهمیت آن برای جمهوری اسلامی ایران نباید تنها به عنوان یک مسیر زمینی تعبیر شود بلکه به عنوان یک عامل توازن استراتژیک، با پیامدهای اقتصادی و امنیتی بلندمدت در نظر گرفته شود. این نوشتار با هدف ارائه یک نگاه جامع و چندبعدی به مسائل پیرامون این گذرگاه تنظیم شده است تا تصمیمگیریهای راهبردی با اطلاعات دقیقتر و تحلیلهای عمیقتر انجام گیرد.